مننظریه N “بچه های بد” ، پرمخاطب ترین درام تلویزیونی چینی در این تابستان ، مهیجی درباره معلمی است که به قاتل دسته جمعی تبدیل شده است ، مطابقت همسر با سه کودک گول زن در یک شهر آرام ساحلی. در عمل ، مانند همه داستان های ترسناک واقعاً موفق ، این مجموعه 12 قسمتی نیز دریچه ای است برای مواردی که مردم را در زندگی روزمره آنها می ترساند. می توان ادعا کرد که این درام – علی رغم تعداد بدن قابل توجه و مکان های قتل مبتکرانه (یک بوفه غذاهای دریایی هرگز دوباره به یک شکل نخواهد بود) – واقعاً مراقبه ای درباره سخت بودن یک پدر و مادر خوب یا یک فرد خوب است ، در جامعه ای به اندازه چین مدرن ، رقابتی ، استرس زا و نابرابر است.
در دورانی که سرگرمی ها تحت دستورات سختگیرانه تری برای ارتقا jo “انرژی مثبت” و شادی حاکمیت حزب کمونیست قرار می گیرند ، این موضوع کاملاً خرابکارانه است. در نتیجه ، “بچه های بد” یک مطالعه موردی در مورد چگونگی فعالیت سازندگان باهوش فیلم در چین در سال 2020 را ارائه می دهد. از آنها در تضاد با بقیه طرح است. داد و ستدها جواب داده است. خبرگزاری های رسمی این مجموعه را تحسین کرده اند. مردم چین نیز به نوبه خود نمره فوق العاده بالای 8.9 از 10 را در Douban ، یک سایت بزرگ رتبه بندی آنلاین به آن داده اند.
از نظر سانسور ، این امر کمک می کند تا درام در یک تابستان پرتحرک حدود 20 سال پیش اتفاق بیفتد ، به طوری که صحنه هایی که گانگسترهای خشن و کوسه های وام را نشان می دهد ، در رهبران امروز انعکاس ندارند. در واقع ، می توان از نمایش برای تفریح نوستالژیک آن در یک چین ساده لذت برد ، جایی که دوستان کودکی ممکن است یک شب گرم را برای بالا رفتن از پشت بام ها یا به اشتراک گذاشتن نوشیدنی های خنک از بطری های شیشه ای بگذرانند ، نه اینکه مانند بسیاری دیگر در سکوت تنها بنشینند و به گوشی های هوشمند نگاه کنند. صفحه نمایش تشخیص برخی از مصالحه ها آسان است. قابل توجه ، این نمایش پلیس های شهرهای کوچک را به عنوان نمونه های مهربان به تصویر می کشد ، و موجبات عدالت و آسایش مردم نینگژو ، بندر خیالی محل قاتل به عنوان معلم ریاضیات را فراهم می آورد. مورخان فساد دوران را طور دیگری به یاد می آورند.
این درام از رمان زیجین چن اقتباس شده است ، یک مطالعه تاریک درباره شر ، بزرگسالان و نوجوانان. نسخه صفحه نمایش که توسط iQiyi ، یک شرکت پخش ویدیوی Netflix مانند ساخته شده است ، سه قهرمان جوان خود را به عنوان شورشیان عمدتاً نیک اندیشی به تصویر می کشد که یکی از آنها شیطان وسوسه می کند. دو نفر دیگر با وضوح اخلاقی صحبت می کنند که بسیاری از بزرگسالان را از نمایش دور می کند. به طور مکرر ، معلم آدمکش با قدرت آموزش و پرورش می تواند زندگی در چین را تغییر دهد. او با مشاوره درباره نمرات ریاضیات دخترش ، پلیس مشکوک را پرت می کند و به بچه هایی که او را غر زده اند ، آموزش رایگان می دهد. جوانترین شکنجه گر او ، دختری شیرین طبع که به پوپو معروف است ، با سختی پاسخ می دهد: “آیا مدرسه جایی است که شما یاد گرفته اید مردم را بکشید؟”
در این کتاب ، کودکان قربانی عصبانیت خیانت بزرگسالان هستند ، از سو abuse استفاده جنسی گرفته تا اینکه توسط پدری مطلقه رد نمی شود. دو جوان در این رمان فرزندان قاتلی هستند که توسط دولت اعدام شده اند. این درام تلویزیونی دیدگاه ظریفی از والدین ارائه می دهد. بینندگان نقایص مادری را می بینند که جامعه ممکن است او را والد نمونه بنامد و پسر زیرک او را به مطالعه وادار می کند تا اتاق خواب او پر از غنایم علمی شود. او هنگامی که شغل خوبی داشته باشد ، برای دوستان وقت خواهد داشت ، مادر به یک معلم نگران تنها بودن پسرش می پردازد. با این حال آن مادر می ترسد ، شریر نیست. او که از شوهر متقلب جدا شده ، تحصیلات را راهی برای زره پوش کردن پسرش در برابر دنیای سخت می داند. او به فرزندش گفت: “قول بده كه در امان باشي.” آنها دوست داشتنی ترین کلماتی هستند که او بر زبان می آورد.
یک سوال بارها و بارها مطرح می شود: خوب بودن به چه معناست؟ صحنه های مهمان نوازی – ضیافت هایی که به آنها پول نقد قرمز به پول نقد تحویل داده می شود ، یا اعضای خانواده کم سن و سال برای نوشیدن الکل مورد آزار و اذیت قرار می گیرند – سرد و خالی است. در یک شام به معلم ریاضیات گفته می شود: “یک مرد بدون جاه طلبی مرد نیست” ، زیرا مادر شوهرها آینده شغلی او را کالبدشکافی می کنند. این درام این ایده را به وجود می آورد که احترام و فضیلت با انجام تعهدات خانوادگی ، اجتماعی و شغلی حاصل می شود که برای چینی های عادی هزینه و وقت زیادی را متحمل می شود.
فقط متصل شوید
حتی قانون در تعریف فضیلت كمك می كند. یک پلیس خشن به یان لیانگ ، فرزند زندانی می گوید: “اینکه پدرت یک فرد خوب باشد یا یک شخص بد توسط یک قاضی تصمیم می گیرد ، نه شما یا من.” وقتی پدر یان لیانگ ، گانگستری که با آسیب مغزی ناشی از دارو به بیمارستان روانی اعزام شده بود ، اشتباه کرد ، خود را با اثبات زودگذر ، تقریباً معجزه آسای عشق به پسرش ، نجات داد.
چندین شخصیت از طریق چنین محبت های خصوصی و در عین حال صادقانه به اقتدار اخلاقی دست می یابند. بینندگان بیشتر به یک کاپیتان پلیس احترام می گذارند زیرا رابطه شیرین و هجوآمیز و در عین حال حمایت کننده او با دخترش را می بینند ، نه به این دلیل که او در ادکلن هایش ستاره دارد. یان لیانگ ، یک فراری کلاهبردار نوجوان ، پتویی را برای پوپو می دزد و با صدای بلند در مورد دنبال کردن پدرش در ارتکاب جنایت ، عذاب می کشد. اگرچه او را در یک آزمایش مرگ و زندگی قرار می دهند ، او کار درستی انجام می دهد. او با آرامش نفس می کشد و به پلیس خشن که مربی شده است ، نفس راحتی می کشد. این یک لحظه متحرک است. به زودی ، هنگامی که یان لیانگ به طور ناگهانی جاه طلبی را برای پیوستن به پلیس در بزرگسالی اعلام کرد ، دست سانسورگران را می توان احساس کرد.
طرفداران فداکار ، از جمله یک وبلاگ نویس چینی-کانادایی درباره تلویزیون که از نام Avenue استفاده می کندایکس، پیشنهاد می کند که بینندگان با دقت بتوانند پایان های جایگزین پنهان شده در میان میهن پرستی متعالی را ببینند. قابل توجه ، خیابانایکس به نشانه هایی اشاره می کند که چندین شخصیت قبل از پایان درام می میرند و اکنون باید آنها را ارواح درک کرد ، فقط برای کسانی که از آنها مراقبت می کنند قابل مشاهده است. استدلال های او قابل قبول است ، اگرچه سازندگان فیلم چنین نظریه هایی را رد کرده اند.
حقیقت یک مفهوم لغزنده در “بچه های بد” است. دروغ های زیادی گفته می شود ، گاهی اوقات به دلایل خودخواهانه است ، اما همچنین به دلیل ترس از دست دادن چیز گرانبها. حقیقت گویی در بیشتر مواقع تحسین برانگیز است که به عنوان عملی محبت آمیز ، مثلاً توسط کودکی که تحمل تنهایی فریب والدین را برای همیشه ندارد ، تحسین برانگیز است. این یک کد اخلاقی نامرتب و به دور از تقواهای مرتب و پرچم دار مورد علاقه روسای حزب است. محبوبیت این نمایش تشویق است. در چینی که غوغای تبلیغات حمایت گرایانه و سرسختانه ای را برپا می کند ، بینندگان خواهان کمی کثیف شدن هستند.■
این مقاله در بخش چاپ چین با عنوان “درسهایی از یک موفقیت تابستانی” منتشر شد