منتصور کنید بودن یک حزب سبز در یک دولت بحران زده. از کدام تصویر خبری بیشتر می‌ترسید: فیلمی از چنگال‌های مکانیکی هیولا که مزارع سرسبز را برای توسعه یک معدن زغال‌سنگ پاره می‌کنند، یا از یک جوخه شورش که گرتا تونبرگ، قدیس حامی سوئدی‌الاصل بداخلاق کنش‌گری تغییرات آب و هوایی را می‌کشاند؟

کمی بیش از یک سال از حضور خود در یک دولت ملی سه حزبی، سبزهای آلمان هر دوی اینها را پیدا کردند. روابط عمومی بلایای بی امان در میلیون ها تلویزیون پخش می شوند. این وقایع در اواسط ژانویه در نزدیکی دهکده کوچک Lützerath در نوردراین-وستفالن رخ داد. در چیزی که گروه‌های طرفدار محیط‌زیست آخرین موضع خود را اعلام کرده بودند، هزاران تظاهرکننده در اعتراض به گسترش یک معدن زغال سنگ قهوه‌ای روباز، که به اندازه شهر در دریای سبز رنگ بژ می‌ریزد، با نم نم باران یخ زده اعتراض کردند. پس از چند روز درگیری های گل آلود با پس زمینه علمی تخیلی حفارهای غول پیکر، پلیس آخرین معترضان، از جمله خانم تونبرگ را از بین برد.

ضربه سیاسی به سبزها باید بزرگ می بود. این حزب که در دهه 1980 توسط صندل پوشان ضد هسته ای ایجاد شد، اکنون نه تنها در برلین بلکه در ائتلاف های حاکم در 12 ایالت از 16 ایالت آلمان، از جمله نوردراین-وستفالن، قدرت دارد. سبزها که برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و حفاظت از طبیعت انتخاب شده اند، در عوض، به لطف حمله روسیه به اوکراین و اختلال در جریان انرژی به آلمان، مجبور به عقب نشینی شرم آور در طیفی از مسائل زیست محیطی شده اند. نیروگاه‌های زغال‌سنگ هسته‌ای و زغال‌زای زهرآگین از زندگی تازه‌ای برخوردار شده‌اند، زیرساخت‌های تازه‌ای برای گاز طبیعی ساخته شده‌اند، و معادن زشتی برای زغال‌سنگ به‌ویژه کثیف یا زغال‌سنگ قهوه‌ای، مانند معدن لوتزرات. ، رشد کرده اند. همانطور که یکی از معترضان غمگین در دهکده محکوم به فنا با تمسخر گفت: «سبزها؟ سبز با قالب و سبز با دلار همان چیزی است که آنها هستند.

با این حال، به‌رغم انباشته شدن کبودی‌ها بر روی ایده‌آل‌های زیست‌محیطی زمانی بکر خود، به نظر می‌رسد سبزها نه ضعیف‌تر، بلکه قوی‌تر می‌شوند. نظرسنجی ها نشان می دهد که برخلاف دو شریک ائتلافی اش، سوسیال دموکرات های بزرگتر (SPD) و لیبرال های کوچکتر (FDP) سبزهای آلمان اکنون امتیاز بالاتری دارند – که نزدیک به 20٪ از “نیات رای دهندگان” را در یک انتخابات سراسری به دست آورده اند – از 15٪ که در زمان انتخاب واقعی به دست آوردند. دو چهره برتر دولت آنها، روبرت هابک، معاون صدراعظم و وزیر اقتصاد، و آنالنا بائربوک، وزیر امور خارجه (هر دو در تصویر)، در طول سال گذشته همواره به عنوان دو سیاستمدار محبوب آلمان، یعنی اولاف شولز بسیار جذاب، رتبه بندی شده اند. ، صدراعظم خشک به عنوان کراکر.

تعجب آورتر این است که سبزها با پاسخ به بحران اوکراین با دعوت به صلح و اعتدال، نوکیشان به دست آورده اند. هم رهبری حزب و هم حامیان آن فراتر از هر حزب دیگری از جمله اتحادیه دموکرات مسیحی محافظه کار رفته اند.CDU) صدراعظم سابق آنگلا مرکل، در فشار برای اقدام قوی تر علیه روسیه. به ناراحتی گاه به گاه Spd، سبزها به شدت از آلمان برای کمک به تسلیح اوکراین، از جمله با سلاح های سنگین، استدلال کرده اند. پس از تصمیم اخیر و دیرهنگام آقای شولز برای تامین تانک های لئوپارد ساخت آلمان، نظرسنجی ها نشان داد که بیش از سه چهارم اعضای حزب سبز از این اقدام حمایت کردند. در میان آلمانی ها به طور کلی، حمایت 54 درصد ضعیف تر بود.

چندی پیش تعداد کمی از سبزهای آلمان در خواب می دیدند که معترضانی که بیرون از دفتر صدراعظم فریاد می زدند “پلنگ ها را آزاد کنید” نه برای حفاظت از طبیعت بلکه برای فرستادن ماشین های کشتار دست ساز به یک منطقه جنگی لابی می کردند. در دهه 1990، در اولین حضور حزب در یک ائتلاف ملی، برجسته‌ترین سیاستمدار آن، وزیر امور خارجه وقت، یوشکا فیشر، با حمایت از اعزام نیروهای آلمانی برای تحمیل صلح بین صربستان و کوزوو، سبزها را به جناح‌های تلخ تقسیم کرد.

امید نوری پور، رئیس فعلی این حزب می گوید که در حالی که مناظره بین realos و fundis همچنان ادامه دارد، روند غالب در حزب عملگرایی است. بسیاری از طرفداران محیط زیست تندرو ۱۵ سال پیش حزب را ترک کردند، با این حال اعضای کلی آن چهار برابر شده است. آقای نوری پور می گوید که این حزب عمدتاً با جناح چپ رقابت می کرد SPD. اما از زمانی که آنگلا مرکل آن را کنار کشید CDU به سمت مرکز اکنون می توانیم در دو حوض ماهیگیری کنیم.

آقای هابک، که مختصر او شامل تغییرات آب و هوایی و همچنین انرژی است، مظهر این انحراف عملی است. به جای دوری از مسائل حساس محیطی، او تمایل دارد با آن‌ها رو در رو شود، مسلح به انبوهی از حقایق و لحن آرامی از صداقت. در پاسخ به سوالی درباره معدن لوتزرات، او با صبر و حوصله توضیح داده است که بر اساس توافقی که توسط دولتش انجام شده است، تنها نیمی از زغال سنگ قهوه ای که اپراتور آن قصد استخراج آن را داشته است، حذف خواهد شد و مهلت تعطیلی آن تا 8 سال تا 2030 خواهد بود. آقای هابک در مصاحبه با او اصرار داشت اشپیگل، یک مجله هفتگی، که دلیل آن کنار گذاشتن اهداف اقلیمی نیست، بلکه پاسخی موقت به بحران شدید انرژی است. او گفت: «دلایل خوب زیادی برای نشان دادن حفاظت از آب و هوا وجود دارد. اما Lützerath نماد اشتباهی است.

نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که اکثر آلمانی‌ها از چیزی که به نظر می‌رسد آقای هابک نماد «درست» است، متحیر شده‌اند. در بیشتر سال گذشته، حتی در حالی که قطع عرضه انرژی روسیه باعث افزایش قیمت ها شد و شبح فروپاشی صنعتی را افزایش داد، او اصرار داشت که آلمان باید به برنامه ای که در زمان خانم مرکل تعیین شده بود پایبند بماند و تنها سه نیروگاه هسته ای باقی مانده خود را تا دسامبر تعطیل کند. . آقای شولز مجبور شد با مصالحه مداخله کند و به نیروگاه ها اجازه دهد که هنوز 6 درصد برق آلمان را تولید می کنند تا ماه آوریل به کار خود ادامه دهند. حتی بسیاری از سبزها ممکن است این را به عنوان یک پیروزی ندانند. ■