نامه به سردبیر | نسخه 7 ژانویه 2023

به این داستان گوش کن
از صدا و پادکست بیشتر لذت ببرید iOS یا اندروید.

مرورگر شما پشتیبانی نمی کند

نامه ها از طریق ایمیل به [email protected]

حقوق اجتماعی در بریتانیا

شما ادعا می کنید که بریتانیا در تلاش برای تثبیت حقوق اجتماعی در قانون اساسی خود از دولت های چپ پیروی می کند (“آزمون رادیکالیسم”، 10 دسامبر). در واقع، بریتانیا از این نظر یک کشور پرت جهانی است و این توصیه به سادگی آن را با اکثر کشورهای جهان، به ویژه در اروپا، هماهنگ می کند.

مجموعه داده های ابتکار تورنتو برای حقوق اقتصادی و اجتماعی نشان می دهد که در سال 2013، حداقل 160 قانون اساسی شامل حداقل دو حقوق اقتصادی و اجتماعی، 26 مورد از آنها به عنوان حقوق آرمانی، 75 به عنوان حقوق قانونی و 59 قانون اساسی با ترکیبی از هر دو بود. در سال 2016، حقوق محیط زیست در 68 درصد قوانین اساسی وجود داشت و در 42 درصد قابل توجیه بود. حق سلامت در 74 کشور از نظر قضایی قابل اجرا بود. حق مسکن در 42 درصد قوانین اساسی وجود دارد. حمایت از کودکان، آموزش، بهداشت و تامین اجتماعی در دو سوم آنها ظاهر می شود. حق آموزش در 81 درصد قوانین اساسی وجود دارد و در 59 درصد قانوناً قابل آزمایش است.

حقوق اجتماعی در تعدادی از معاهدات بین المللی حقوق بشر اعلام شده است که مهمترین آنها میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی 1966 است که توسط بریتانیا و بیش از 170 کشور دیگر در سراسر جهان امضا و تصویب شده است. به عنوان یک موضوع حقوق بین الملل، کشورها مسئولیت دارند نشان دهند که چگونه این حقوق را در نظم حقوقی داخلی خود از جمله ارائه راه حل های حقوقی و قضایی اعمال می کنند.

کولدو کاسلا
کارگردان
کلینیک مرکز حقوق بشر
دانشگاه اسکس
کولچستر

“مورد عجیب مرگ بریتانیا” (17 دسامبر) به نظرسنجی انجام شده در سال 1951 اشاره کرد که نشان داد نیمی از پاسخ دهندگان در بریتانیا قادر به نام بردن از یک مستعمره بریتانیا نیستند، اگرچه کسی لینکلن شایر را پیشنهاد کرد. در سال 2016 اکثریت زیادی از مردم لینکلن شایر به برگزیت، انتقام مستعمره، رأی دادند. در شهر کم دستمزد بوستون، سه چهارم رأی دهندگان خروج از اتحادیه اروپا را انتخاب کردند.. بریتانیا توسط چنین مکان های منزوی به سمت تغییرات سیاسی تاریخی سوق داده شد. کلید درک ماجرای عجیب سقوط بریتانیا «خشونت… اعمال شده بر بدنه سیاست» توسط برگزیت نیست. این غفلت اتفاقی است که نسل‌ها بر فقیرترین مناطق این کشور تحمیل شده است.

ایور مورگان
لینکلن، لینکلن شایر

چه کسی حرف آخر را می زند؟

یکی دیگر از روش‌های نگاه به «بند غیرقانونی» کانادا این است که قرار بود حرف آخر را به مجلس منتخب بدهد («مبارزه با منشور»، 10 دسامبر). این مورد در بسیاری از دموکراسی های دیگر، از جمله بریتانیا، وجود دارد. است اقتصاد دان همچنین طرفدار جانشینی برتری پارلمان بریتانیا در پرتنش ترین مسائل اخلاقی و سیاسی با دیدگاه های ذهنی 9 قاضی غیر منتخب، غیرپاسخگو و عموماً طبقه متوسط ​​رو به بالا؟ آیا به تصمیم گیری دادگاه محور آمریکا نگاه می کنید و فکر می کنید که این همان سیستم سیاسی است که کانادا باید از آن الگوبرداری کند؟ من شخصاً دموکراسی را با تمام معایبش قبول خواهم کرد.

جاش هاچینسون
ونکوور

شما اظهار داشتید که هیچ قانون اساسی دیگری “دارای چنین سلاح گسترده ای” برای یک دولت نیست، زیرا این بند به قانونگذار اجازه می دهد تا حقوق اساسی را نادیده بگیرد. با این حال، مسلماً قانون اساسی بریتانیا نیز این کار را انجام می دهد. پارلمان می تواند برای محدود کردن هر حق اساسی که دوست دارد، قانونی وضع کند. هیچ ماده ای از قانون حقوق بشر، یا هیچ قانون دیگری، به دادگاه های بریتانیا اجازه نمی دهد که مانع قوانین اولیه ای شوند که زبان های محل کار را اجباری می کند، یا نمادهای مذهبی را ممنوع می کند، یا فعالیت اتحادیه ها را محدود می کند. در عوض، قضات مجلس اعیان (هیئت سلف دادگاه عالی بریتانیا) در سال 1999 در پرونده ای به نام سابق سیمز، این که حقوق اساسی را نمی توان با کلمات کلی یا مبهم نادیده گرفت و در قوانین اولیه برای محدود کردن حقوق افراد به زبان بیانی نیاز است. این در واقع یک بند بدون وجود است، اما از جهتی دیگر می آید.

جیمی دان
مدرس حقوق اساسی و اداری
دانشگاه ادینبورگ

فروش هنر

مقاله شما در مورد هنرمندی که در یک پیشنهاد نزولی یا حراج هلندی می فروشد، جالب بود (“Going Dutch”، 17 دسامبر). این روش ارزش بازنگری برای فروش آثار هنری را دارد. برخی از هنرمندان ریسک فروش آثار جدید را به این روش بدون پیروی از فرآیند اعتبار سنجی بازار هنری که از زمان خود به عنوان سفارش دهنده، فروشنده، کلکسیونر و غیره انجام می شود، کرده اند. در هارلم قرن هفدهم، نقاشی‌ها به دو روش نزولی (یا هلندی) و صعودی (یا انگلیسی) به حراج گذاشته شدند.

همانطور که گفتید، هر دو سیستم محاسن و معایب خود را دارند. به غیر از عنصر رقابتی که طرفدار روش انگلیسی است، سیستم را می توان با پیشنهاد تقلبی (شیل) و مناقصه تبانی (حلقه ای) برای افزایش یا کاهش قیمت ها برای مزیت بازی کرد، که هر دو غیرقانونی هستند اما اثبات آن دشوار است. قیمت‌های ذخیره‌ای که در اواخر دهه 1960 معرفی شدند به حذف تبانی کمک کردند، اگرچه قیمت‌ها بدون شک افزایش می‌یابد. به طور رسمی، حراج داران اصلی به فروشندگان و خریداران ضمانت و وام می دهند و همچنین قیمت گران ترین هنر را بالا می برند.

شواهد نشان می دهد که حراج هلندی برای فروش مقادیر زیادی از محصولات یکنواخت مانند گل بهتر است. مقایسه بیشتر بین قیمت ها و کارایی حراج در دو سیستم مورد نیاز است. تاکنون، چند مطالعه برای اقلام کلکسیونی فروخته شده با استفاده از هر دو روش، قیمت‌های مشابهی را نشان می‌دهد که در یک مورد به نفع سیستم هلندی است.

جیمز گودوین
پژوهش هنر
ایپسویچ

انگلیسی من را ببخشید

همانطور که جانسون (3 دسامبر) اشاره کرد، ترجمه یک تجارت پر دردسر است. مارک تواین “قورباغه جهنده مشهور در شهرستان کالاوراس” اولین موفقیت بزرگ او بود، اما یک مجله فرانسوی از این داستان به دلیل بی طنز بودن انتقاد کرد. تواین ترجمه فرانسوی را «ترکیبی نفرت انگیز از دستور زبان بد و دلیریوم ترمنس» نامید. او با انتشار «قورباغه جهنده: به انگلیسی، سپس به فرانسوی، سپس دوباره به زبان متمدن بار دیگر توسط زحمتی صبور و بدون مزد» را منتشر کرد.

در اینجا نمونه ای از ترجمه تحت اللفظی او آورده شده است. اصل: «خوب، او می‌گوید، «من هیچ نکته‌ای در مورد آن قورباغه که بهتر از هر قورباغه دیگری است نمی‌بینم». از هر قورباغه ای بهتر است.» تواین بعداً در مورد زبان فرانسه گفت: «آنها همیشه همه چیز را به حدی در هم می‌پیچانند که وقتی یک جمله را شروع می‌کنید، هرگز نمی‌دانید که زنده بیرون خواهید آمد یا نه».

مارگارت دوپونت
چارلستون، کارولینای جنوبی

تعمق در ترجمه های بد تجربه ای را در رستورانی در فرانسه به ذهن متبادر کرد. یکی از آیتم های منوی انگلیسی «اردک خفه شده» بود. من پایان وحشتناکی را برای پرنده بیچاره متصور شدم و متعجب بودم که چگونه روش مرگ آن دستور غذا را بهبود بخشید، تا اینکه به این نکته اشاره شد که نسخه فرانسوی، étouffée، به معنای خفه شده در سس بود.

باربارا جیمز
روچستر، نیویورک

یک بار از گوگل خواستم که «ما صلح را مدیریت خواهیم کرد» را به روسی ترجمه کند. ترجمه عقب شاید تعجب آور نبود: «ما بر جهان حکومت خواهیم کرد».

میک بیکیس
ساسکاتون، کانادا