نامه به سردبیر | نسخه 18 سپتامبر 2021

به این داستان گوش کن
از صدا و پادکست بیشتر لذت ببرید iOS یا اندروید.

مرورگر شما پشتیبانی نمی کند

نامه ها از طریق ایمیل به [email protected]

کلاس بیداری

هشدار شما در مورد خطرات بیداری باعث می شود بسیاری از متفکران قدیمی در قبر خود به چپ بچرخند («خارج از آکادمی»، 4 سپتامبر). شیرین کاری که توسط چپ غیرلیبرال انجام می شود، ادعای آنها است که آنها قهرمانان حاشیه نشینان هستند. من شک ندارم که بسیاری صادق هستند، همانطور که رهبران کلیسای کاتولیک در تفتیش عقاید صادق بودند. اصولگرایان دینی از هر نوع مخلص هستند. اما اینکه فکر کنید بهتر می دانید، واجد شرایط ساختن دنیایی بهتر نیست. تا زمانی که مایل به بحث و مناظره علنی با ایده های خود نباشید، طبق تعریف محافظه کار خودکامه هستید.

بنرهای کتاب امروزی، بدون پلتفرم‌ها، منکران آزادی بیان و مخالفان جهان‌شمولی به نام سیاست‌های هویتی، از چپ، چپ لیبرال یا حتی چپ جدید دهه 1960 نیستند. به عنوان دانشجو در دهه 1960، برای مطالبه آزادی بیان، پایان جنگ علیه ویتنام و حقوق مدنی راهپیمایی کردم. ما را به عنوان کمونیست محکوم کردند و در صورت بدشانس بودن در نزدیکی باتوم پلیس کتک زدند. ولتر و جان استوارت میل از ما الهام گرفتند. این همان چیزی است که اریک هابسبام، مارکسیست بریتانیایی، در مورد سیاست هویت می‌گفت:

پروژه سیاسی چپ جهانی گرا است، برای همه انسان هاست… این آزادی برای سهامداران یا سیاه پوستان نیست، بلکه برای همه است… این آزادی فقط برای اتونی های قدیمی یا همجنس گرایان نیست، بلکه برای همه است. و سیاست هویت اساسا برای همه نیست، بلکه برای اعضای یک گروه خاص است.

اقتصاد دان توپ را در جهت درست حرکت داده است.

TOR HUNDLOE
استاد بازنشسته
دانشگاه کوئینزلند
بریزبن، استرالیا

ظهور چپ غیرلیبرال چیزی است که من در طول 40 سال در دانشگاه با هشدار تماشا کرده ام. دلایل زیادی برای این وجود دارد، اما بزرگترین آنها حمله مداوم به آرمان های روشنگری است که از قضا توسط کارل مارکس پذیرفته شد. او تقریباً مطمئناً با افراد بیدار با تحقیر رفتار می کرد.

مشکل در عدم درک درست مقدمات اصلی میراث روشنگری ماست. آرمان هایی که شما به آنها اشاره می کنید («تهدید چپ غیرلیبرال»، 4 سپتامبر) آنهایی هستند که عمدتاً توسط آدام اسمیت به عنوان یک فیلسوف اخلاق (نه به عنوان یک اقتصاددان) توسعه یافته است. مرشد و معلم اسمیت فرانسیس هاچسون بود که تأثیر او به وضوح در اولین کتاب اسمیت «نظریه احساسات اخلاقی» دیده می شود. در اینجا، اسمیت بر استدلال های هاچسون علیه حرص و آز و منفعت شخصی استوار است. استدلال اولیه به نفع آزادی و آزادی فردی این بود که افراد را قادر می ساختند تا استعدادهای خود را هم برای خود ارزشی و هم برای خیر جامعه شکوفا کنند.

هاچسون به همان اندازه به حقوقی که می توانست به سرعت به پوششی برای طمع و خودخواهی تبدیل شود، سختگیر بود. از این رو هاچسون اظهار داشت که حقوق باید همیشه در برابر فضیلت یک عمل یا تأثیر آن بر دیگران متعادل باشد. این یک اصلاح اخلاقی مهم است که به طور مداوم در تعقیب حقوق فردی یا هویتی محدود ما نادیده گرفته می شود.

جیمز دینگلی
رئيس هیئت مدیره
موسسه فرانسیس هاچسون
بلفاست

بحث آزاد و آزاد از نظر تئوری عالی است. در عمل، ما بیشتر از مادر مجرد جوان، بیشتر از آنچه که میلیاردر با مگافون می گوید، می شنویم.

الکس کمپبل
برایتون

مقاله‌های شما در افشای ترقی‌خواهان غیرلیبرال در رسانه‌های جریان اصلی امروزی منحصر به فرد هستند، و امیدواریم که تنبل‌ها را تشویق کند که به آن بپیوندند. در توضیح اینکه چرا طاعون بیداری از خواب بیرون آمده است، شما روی دانشگاه تمرکز کنید. اما لوکوس علت نیست، و اگرچه حق با شماست که به دانشجویان و مدیران کالج ها اشاره می کنید، اما باید بپرسیم که چگونه آنها آلوده شدند.

این ویروس از طبقه جدیدی سرچشمه می گیرد، یک «شایسته سالاری» بر اساس نمرات آزمون، یک نخبه جدید. نخبگان قبلی مبتنی بر زور یا ثروت بودند، اما امروز احساس می‌کند که حکمت آن «اثبات شده» است، و بنابراین تمام مخالفت‌ها را خلاصه می‌کند.

دیوید لبدوف
مینیاپولیس

سوگند وفاداری در دانشگاه کالیفرنیا یک پیشرفت جدید و «بیدار» نیست. سوگندهای وفاداری در دهه 1950 به کارمندان آن تحمیل شد، زمانی که یک قانونگذار ایالتی جناح راست درگیر ترس قرمز شد و سعی کرد مارکسیست‌ها را بیرون بکشد. این کاملا شکست خورد. به بیان خفیف، امروزه در سیستم دانشگاهی کالیفرنیا تعداد زیادی دان مارکسیستی وجود دارد. ارنست کانتوروویچ، محقق مطالعات قرون وسطی و ضد کمونیست سرسخت، زمانی که از ادای سوگند مک کارتی به طور اصولی امتناع کرد، کار خود را از دست داد. سوگندهای بیدار نیز شکست خواهند خورد.

الیجا گرنت
سن دیگو

اوه، اقتصاددان، فکر کردم از همه اینها عبور کرده ای. نجات نظم لیبرال یک هدف قابل دفاع، اگر چه کیشوت است، است، اما افراط و تفریط پیشرونده و نادیده گرفتن انتقاد به عنوان بی قراری کمکی نمی کند. عینیت از خانه شروع می شود.

فقط اقتصاد و این شعار را در نظر بگیرید که کسب و کارها نباید در برابر طوفان های تخریب خلاقانه در امان باشند. به اندازه کافی منصفانه اگر می خواهید برنده شوید قوانین را می پذیرید. اما لیبرالیسم فقط بازی و بازیگران آن را می بیند. خسارت جانبی چطور؟ هزینه‌های خلاقیت سرمایه‌داری در بیماری‌های مزمن، استرس خانوادگی، آشوب‌های جامعه، قربانی‌های اجتماعی، ناکارآمدی سیاسی و فاجعه آب و هوایی پرداخت می‌شود. بی حوصلگی تضمین شده است.

دوروتی نویز
استاد زبان انگلیسی و مطالعات تطبیقی
دانشگاه ایالتی اوهایو
کلمبوس، اوهایو

من طرفدار بیداری کور نیستم، اما استدلال های شما به قدری یک طرفه بود که متوجه شدم بیداری نقطه ای دارد که آنها از تنوع بیشتر در مؤسسات قدرتمندی مانند اقتصاد دان.

علاوه بر این، این بیداری نبود که باعث برگزیت در بریتانیا شد، یا قیام 6 ژانویه در آمریکا. این بیداری نبود که احیای کووید-19 را ممکن کرد، نه بیداری که برای ربودن و اعدام فرماندار میشیگان نقشه کشید، یا میلیون ها آمریکایی را متقاعد کرد که انتخابات 2020 دزدیده شده است، یا هر گونه رویارویی صادقانه آمریکایی با آب و هوا را خفه کرد. تغییر دادن.

درست است که بیداری اغلب بحث ها را خفه می کند و به مشاغل پایان می دهد، اما آنها تهدیدی برای دموکراسی و عقل نیستند که جنگجویان و سودجویان در سمت راست هستند.

مایکل کالینز
ایستگاه کالج، تگزاس

مهم است که برای آنچه به آن اعتقاد دارید بایستید و از اعتقادات خود دفاع کنید، اما باید برای فروتنی نیز تلاش کنیم. برای همه مفید است که کلمات منسوب به برتراند راسل را به خاطر بسپارند:

تمام مشکل دنیا این است که احمق ها و متعصبان همیشه به خودشان مطمئن هستند و افراد عاقل تر اینقدر پر از شک و تردید.

ایوان هیکلینگ
استلنبوش، آفریقای جنوبی

یکی از آزمایش‌های جامعه‌شناسی مایکل میسی فکر می‌کند که نشان می‌دهد چگونه، وقتی با یک اجماع غیرمنطقی گروهی مواجه می‌شوند، افراد تمایل دارند علناً موافق باشند و حتی مخالفان را محکوم کنند، در حالی که به طور خصوصی ابراز نگرانی می‌کنند.

تئوری های بدون پشتوانه، مانند نظریه های چپ غیرلیبرال، که در جوامع ریشه دوانده اند، از افراد شجاع می خواهند که بدون توجه به محکومیت، چرخه را بشکنند و مخالفت خود را ابراز کنند. اما شخص دیگری می تواند اول برود.

ناشناس
نیویورک