افیا هر رژیمی که قصد دارد وحشت های گذشته را فراموش کند، آخرین قربانیان بازمانده گروهی دردسرساز هستند. با بالا رفتن سن، کسانی که از خشونت سیاسی رنج میبرند یا شاهد خشونتهای سیاسی بودهاند، سختتر میشوند که سکوت کنند. حزب کمونیست چین با چنین لحظه ای روبرو است. حتی جوان ترین شرکت کنندگان در انقلاب فرهنگی به زودی 70 ساله می شوند. در حالی که زمان وجود دارد، برخی از بازماندگان درباره آن دهه مرگبار پاکسازی ها و خونریزی ها صحبت می کنند که در سال 1966 توسط رئیس مائو تسه تونگ به عنوان راهی برای دور زدن منتقدان درون تشکیلات حزبی آغاز شد. متأسفانه برای چنین بازماندگان، منافع جمعی حزب حاکم و در نتیجه ملت، همانطور که توسط رهبر عالی، رئیس جمهور شی جین پینگ تعریف شده است، فضای کمی برای عذاب وجدان فردی باقی می گذارد.
مرورگر شما پشتیبانی نمی کند
کتابهای درسی مدرسه فقط گزارشهای مختصری از دهههای 1960 و 1970 ارائه میکنند و اعلام میکنند که اشتباهات مائو بیش از دستاوردهای اوست. آقای شی «نیروهای متخاصم» در داخل و خارج از کشور را به دلیل آنچه «نیهیلیسم تاریخی» میخواند، محکوم میکند. منظور او این است که بر روی اپیزودهای تاریک گذشته تمرکز کند تا ایمان عمومی به رهبری حزب را متزلزل کند. برای برخی از چینیهای مسنتر، فراخوانی برای فراموش کردن جذاب است. برای دیگرانی که در دوران مائو رنج بردند، فراموشی تعیین شده توسط حزب بیرحمانه است: یک حبس ابد با درد بدون آزادی مشروط.
برای درک بهتر این لحظه، چاگوان زمانی را با خانواده ای گذراند که بیش از 70 سال پیش برای اولین بار به عنوان “ضد انقلابی” محکوم شده بودند. در سال 1949، پایان جنگ داخلی چین، خانواده وانگ شیشی، روستایی را در تپههای جنگلی استان جیانگشی، در سمت اشتباه یافت. پدرسالار آن یک سرهنگ دوم ارتش ملی بود که توسط نیروهای کمونیست شکست خورد. او به کار شاقه محکوم شد. تنها فرزند او – وانگ کانگفو کتابخواه و ایدهآلیست – در سن 17 سالگی مدیر مدرسه شد و ادبیات چینی را در یک مدرسه ابتدایی روستایی تدریس میکرد. وانگ جوان 24 ساله بود که انقلاب فرهنگی آغاز شد. بلافاصله پس از آن پلیس و مجریان انقلابی «گروه کاری آموزش سوسیالیستی» او را از کلاس درس خارج کردند. گزارش تحقیقاتی که در محاکمه بعدی او مورد استفاده قرار گرفت با سابقه کلاسی او شروع می شود. او را متهم به مخالفت با سیاست های مائو، خواندن ادبیات کلاسیک تحت نفوذ ضد انقلابی پدرش و آموزش جاسوسی به کودکان می کند. پس از فهرست کردن جنایات سیاسی او، او را به تجاوز و تعرض به دانشآموزان دختر 12 ساله متهم میکند و از امتناع «حیلهگرانه» او از اعتراف به گناهش شکایت میکند.
وانگ به دو مورد تجاوز جنسی و ده مورد آزار و اذیت محکوم شد. او به ده سال زندان در اردوگاه کار محکوم شد. او که در سال 1975 آزاد شد، همچنان بر بی گناهی خود پافشاری می کرد. او با دشمن طبقاتی دیگری به نام ژو سانینگ، دختر صاحبخانه ای که به هنگ کنگ که در آن زمان مستعمره بریتانیا بود، فرار کرده بود، آشنا شد. مردم محلی احساس می کردند که بازی خوبی خواهند بود. این دو در سال 1977، یک سال پس از مرگ مائو که در واقع به انقلاب فرهنگی پایان داد، ازدواج کردند. اگرچه تردید در تصمیمات دادگاههای انقلاب خطرناک بود، اما مدرسه روستای شیشی وانگ را به عنوان معلم جایگزین استخدام کرد، شغلی با دستمزد کم که او برای سالهای متمادی آن را حفظ کرد. او چهار فرزند داشت، اما بیشتر انرژی و درآمد ناچیز خود را صرف تلاش برای محاکمه مجدد یا تبرئه کرد.
وانگ چند سال پس از مرگ مائو نزدیک بود نام خود را پاک کند. زمان باز بودن نسبی بود، زمانی که اصلاح طلبان اقتصادی در رأس حزب مناسب بودند تا اجازه دهند برخی از جنایات مرتکب شده توسط متعصبان چپ انجام شود. او با ریسک کردن، به دانش آموزان سابق که شهادت او را محکوم کرد نامه نوشت. در مجموع، او ده نفر از 12 دانش آموزی را که به عنوان شاهد ذکر شده بودند، پیدا کرد. در نامهها و سوگندنامهها، همه میگفتند که او بیگناه است، از جمله هر دو دانشآموز قربانی تجاوز جنسی. برخی پاسخ دادند که نمیدانستند که او را به تجاوز متهم کردهاند، یا توصیف کردهاند که برای محکوم کردن او مربی شدهاند. در سال 1980 یکی از بستگان با ارتباط خوب، پرونده خود را توسط دادگاه محلی مورد بررسی قرار داد. همانطور که کوچکترین دخترش، وانگ ژنژن، به یاد میآورد، این بررسی یک «مورد کلاسیک ساخته شده در جریان جنبش آموزش سوسیالیستی» را توصیف میکند. اما امید او بر باد رفت. ابتدا یک قاضی در سطح شهرستان به طور خصوصی اصرار او را مبنی بر اینکه نمیخواهد غرامت مالی دریافت کند، زیر سوال برد. سپس دادگاه بالاتر با متهم کردن وی به تبانی با شهود، درخواست تجدیدنظر او را رد کرد. معلم برای چهار دهه تنها ماند و قبل از طلوع فجر برای نوشتن صدها نامه به دادگاه ها، دادستان ها و رهبران ملی برخاست.
با هر معیار قانونی، پرونده ای مستحق رسیدگی مجدد است
تنهایی وانگ در سال های اخیر کاهش یافته است. وکلا مشاوره رایگان ارائه کردند و شواهد دادستانی را بسیار ضعیف خواندند. روزنامه نگاران چینی با او مصاحبه کردند و مرزهای سانسور را آزمایش کردند. با دیدن آن گزارش ها، دانش آموزان سابق او گرد هم آمدند تا اظهارات تازه ای را جمع آوری کنند. یکی از آنها که یک کارگر بازنشسته جنگلی 71 ساله است، می گوید: «همه همکلاسی ها احساس می کردند به او ظلم شده است. او که چاگوان را برای ملاقات با یکی از دو زنی که در سال 1966 به عنوان قربانیان تجاوز نام برده شده بودند، برد، اعتراف کرد که همکلاسی های زن از صحبت کردن در مورد این پرونده خسته شده اند، زیرا از شایعات همسایه ها می ترسند. این زن اظهارات خود مبنی بر بی گناهی وانگ را تأیید کرد، سپس در داخل خانه عقب نشینی کرد و گفت که این موضوع شوهر و پسر بزرگش را ناراضی می کند.
در ژانویه 2022، زمانی که دادستانهای چین از بازگشایی مجدد پرونده خودداری کردند، ضربه شدیدی وارد شد و دلیل آن فقدان شواهد جدید بود. همسر وانگ از مبارزات انتخاباتی 44 سالهاش ناراحت نمیشود، اگرچه خانهشان با کف سیمانی سرد و مرطوب است و او را مجبور میکند که یک کت ضخیم و کلاه پشمی بنفش در داخل خانه بپوشد. او اعتراف می کند که این پرونده زندگی عادی را از خانواده سلب کرده است، به طوری که خانه آنها “مثل خانه نبود”. گاهی اوقات فقر خانواده را به خوردن سبزیجات فاسد و گوشت خوک هایی که به دلیل تب خوکی معدوم کرده بودند وادار می کرد. اما شوهرش را مردی خوب و مهربان می خواند. او او را با فلاسک خلاء مقایسه می کند که بیرون سرد اما درون گرم است. او می گوید: «من باید از او حمایت کنم، این یک مورد ناعادلانه است.
برای حاکمان چین، چنین اصراری ناخوشایند است، اما زمان به نفع آنهاست. وانگ اکتبر گذشته در سن 80 سالگی درگذشت. عکس او روی یک کمد، دوبیتیهای تشییع جنازه، چوبهای بخور و پرترهای سیاه و سفید از پدرش، سرهنگ ملیگرا، قرار داشت. مسئولان می توانند صبر کنند. به زودی انقلاب فرهنگی تنها از طریق کتاب های تاریخی شناخته می شود و حزب آن ها را می نویسد. ■
از Chaguan، ستون نویس ما در چین بیشتر بخوانید:
معنای کنترل حزب در چین (9 مارس)
چرا چین و آمریکا بیشتر از جنگ نمی ترسند؟ (2 مارس)
مردم چین خسته هستند، اما در آستانه شورش نیستند (23 فوریه)
همچنین: چگونه ستون Chaguan نام خود را گرفت