یکی از از ما در حمد این حادثه به وجد میآید و دیگری احتمال دارد برنتابد و همچون اس ام اسی که یکی از زندانیان (به احتمال قوی) برای دستگاه فرمانداری میفرستد، در صدد تخریب او بر آید. اما به جهت کارآکتر رحیم “سوپراستار شدن”، آن نیز حضور در حدود نود در صد (شاید بیشتر) سکانس ها، محک میل کردن بزرگی برای یک بازیگر میباشد تا بتوان در مورد او نوشت: “ستاره ای که متولد شده بود هم اکنون پهناور شده است”. مقابل دلیر به همین مضمون میباشد که ما در جایی زندگی می کنیم که قهرمان نداریم و دلیر ساخته شده نظام است. وی حساس اشاره به بیانیه فیلمساز در روزهای اخیر، گفت: بعضیها دوست دارند بر روی همین بیانیه سرپوش بگذارند و متاسفم که بایستی به موضع سخنگوی وزارت امور خارجه را به آن اشاره کنم که به شدت موضع پرتی بود. اصغر فرهادی در فیلم دلاور علاوه بر فضای مجازی، تصمیمات غلط بعضا مسئولان و سنگاندازی آن ها را نیز در عمیقشدن چالشهای زندگی مؤثر میداند و به نقد آن میپردازد. البته بعضا همان زمانه معتقد بودند که این روایت ساخته ذهن زندانی است. اصغر فرهادی در «قهرمان» از گنجایش بازیگران غیرچهره هم بهره برده هست و میزان مرغوب بودن بازی بازیگران را در دو نوع می توان تقسیم کرد؛ بعضی مانند امیر جدیدی، مریم شهدایی (ملیحه، خواهر رحیم)، فرشته صدر عرفایی (خانم رادمهر، مدیر خیریه)، علیرضا جهاندیده (حسین، شوهر ملیحه) و بازیگر نوجوان (سیاوش، پسر رحیم) بازیهای درخشانی دارند، ولی بعضا دیگر مثل محسن تنابنده، سارینا فرهادی و سحر گلدوست، بازی متوسطی را به نمایش گذاشتهاند. به عنوان نمونه، راننده تاکسی در سکانسی از فیلم به مسئول کارگزینی فرمانداری میگوید: «من کارهای نیستم پسر جان، تو که کارهای هستی، چرا داری به یک آدم بدخت، یک آدم بیگناه تهمت میزنی؟ البته او روز گذشته در جریان روی داد سالانه رقبای فصل جوایز سینمایی در لسآنجلس اعلام کرد که ایده همین فیلم را از روزگار دانشجویی در ذهن داشته است. در غایت نیز کاوه رضوانی راد، نماینده قانونی پروژه سینمایی پهلوان اعلام کرد که ادعاهای آزاده مسیحزاده برخلاف حقیقت است. یک مثال، دیالوگی در فیلم هست که میگوید «حیف این میهن که دست اصغر فرهادی قهرمان صفحه رسمی شماهاست». علاوه بر این رضوانی راد مدعی شد که آزاده مسیح زاده قبل از ساخت فیلم «قهرمان»، در حضور دو شاهد در موسسه آموزشی بامداد در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۹۸، متنی را به دست خط و امضای خود تهیه کرده و در آن صراحتا اظهار مینمایند که ایده و طرح فیلم برنامه مستند «دو سر برد، دو سر باخت» وابسته به آقای فرهادی است. حیف این مرز و بوم که دست شماها افتاده! او در اطلاعیه اش گفته که کارگردان برنامه تلویزیونی «دو سر برد، دو سر باخت» در سال ۱۳۹۳ در کارگاههای آموزشی اصغرفرهادی کمپانی کرده و ایده را فرهادی به او دیتا است.