منT طول می کشد A بسیاری از بدبختی ها باعث شده تا سیاستمداران اروپایی وارد عمل در مورد مهاجرت شوند. تنها زمانی که اجساد در لامپدوسا ، جزیره ایتالیا در نزدیکی تونس شروع به جمع شدن کردند ، رهبران اروپا در سال 2013 ابتدا بحران پناهندگان در مرز خود را به درستی تصدیق کردند. در اوج خود در سال 2015 ، هنگامی که 1 میلیون نفر وارد این کشور شدند اتحادیه اروپا، فقط بدترین داستان ها از بین رفته است. در یک حادثه ، 71 نفر – از جمله چهار کودک – در داخل یک کامیون گوشت خفه شدند. اجساد آنها در کنار بزرگراه اتریش کشف شد که یک پلیس متوجه بیرون ماندن مایعات آنها شد. در مقایسه با آن وحشت ها ، بدبختی طولانی مدت موریا ، یک اردوگاه پناهجویان بیش از حد شلوغ و ضعیف در جزیره لسبوس یونان یک داستان فرعی بود.
تا اینکه در 9 سپتامبر سوخت. قرار بود موریا و اردوگاه های دیگری مانند آن در سراسر یونان خال خال باشد اتحادیه اروپاسیاست پناهندگی. یونان برای میزبانی از آنها 2 میلیارد یورو دریافت کرده است اتحادیه اروپا منابع مالی. با این وجود در اواسط سپتامبر آتش سوزی 13000 نفر – از جمله حدود 4000 کودک – را در جستجوی پناهگاه قرار داد. موریا زمینه ای بسیار ناپسند برای آخرین تلاشهای کمیسیون اروپا برای حل این مسئله فراهم کرده است. این قرار است در 23 سپتامبر از یک “پیمان مهاجرت” با مجموعه ای از سیاست ها برای اصلاح قوانین پناهندگی و مهاجرت بلوک رونمایی شود.
بروکسل وظیفه ای ناشکرانه در پیش دارد. مهاجرت در راس ناراضی پیچیدگی و جنجال نشسته است. رهبران تنها با پارانویا متحد می شوند. یکی از آنها می گوید: “به همین دلیل هر دولتی می تواند سقوط کند.” اتحادیه اروپا سفیر پوپولیست ها مدت هاست که از این موضوع آگاه هستند. در طرف دیگر اوضاع ، احزاب سبز و چپ وقتی خیلی سختگیر می شوند رقیبان اصلی خود را چکش می زنند. تقسیمات قدیمی قبلاً از خاکستر موریا پدید آمده است. آلمان ، رئیس عملا سازمان اتحادیه اروپابشردوستان به سرعت قول دادند 2،750 پناهجو را از اردوگاه های یونان بگیرند. اتریش ، رهبر تندروهای ضد مهاجرت ، اصرار داشت که هیچ کاری به طول نخواهد انجامید.
کنار آمدن با سازش بین بشردوستان ، تندروها و کشورهای خط مقدم ، مانند یونان ، کار کمیسیون است. به عنوان بخشی از بسته ، کشورهای خط مقدم باید در ثبت ورودها سختگیرانه تر باشند. با وجود قوانینی که بر خلاف آن ، پناهجویان و مهاجرانی که وارد می شوند ، مثلاً ، ایتالیا عادت دارند که در اتحادیه اروپاشمال است. طبق این پیشنهادها ، در یک غربالگری اولیه ، ورود افراد به دسته ها دسته بندی می شود و افرادی که احتمالاً پناهنده می شوند در یک مسیر قرار می گیرند ، در حالی که افرادی که از کشورهای نسبتاً امن هستند ، برای اخراج سریع هدایت می شوند. پس از آن ، پناهندگان به جای اقامت در بندر اول تماس ، در سراسر کشور توزیع می شوند اتحادیه اروپا.
مشکل این طرح این است که کشورهایی مانند مجارستان از پذیرش هرگونه چنین طرحهایی خودداری می کنند. شفقت اجباری دستورالعملی برای بدبختی است. ورودها نمی خواهند به مجارستان بروند. مجارها نمی خواهند آنها بیایند. کشورهای ثروتمند اروپای غربی که شش دهه تجربه (غالباً شطرنجی) مهاجرت دارند هنگام سخنرانی درمورد رای دهندگان اروپای شرقی ناشنوا هستند. مجبور كردن كشورهايي كه سابقه مهاجرت اندكي دارند و نه چند دهه به آن عادت كنند دست و پا چلفتي و غير منطقي است و موجبات پذيرش تعداد كمي از پذيرفته شدگان را خواهد داشت. اتحادیه اروپا با این حال عواملی است که در آنها نباید باربرهای آزاد را پذیرفت. این کمیسیون در تلاش است تا روش های دیگری را برای تقسیم بار ارائه دهد.
یک ایده توسط اتحادیه اروپا مقامات بر این هستند که کشورهای تندرو پیشگام در حذف افراد بدون حق پناهندگی باشند. تبعید – “برگرداندن” در اصطلاح اصطلاحی – دشوار است. این گران است ، از نظر قانونی پیچیده است و نیاز به دیپلماسی قوی دارد. مسئولیت اخراج از کشور یک کار جدی است. در حال حاضر ، فقط 40٪ از پناهجویان شکست خورده در واقع به عقب بازگردانده می شوند. بدون سیستم م effectiveثر اخراج ، یک سفر خطرناک به اتحادیه اروپا به یک خطر محاسبه شده تبدیل می شود ، حتی برای کسی از کشوری مانند نیجریه یا سنگال ، که درخواست پناهندگی شهروندانش در 90٪ اوقات رد می شود.
ترک تندروها به عنوان گزاف گویان اروپا ، در عبارت یک مهاجرت سودمند ، تا حدودی مسئله همبستگی را حل می کند. اما این باعث زخم شدن اتحادیه اروپاتصویر از خود به عنوان چراغی از ارزشهای لیبرال. وحشیانه به نظر می رسد ، اتحادیه اروپا یا می تواند یک سیستم پناهندگی داشته باشد که مطابق با آرمان های بشردوستانه باشد اما در عمل به شکست منجر شود ، یا می تواند سیستمی داشته باشد که واقعاً کارساز باشد. برخی از کشورهای اروپایی از انسان دوستی خوشحال هستند. دیگران خوشحال هستند که سر سخت هستند. یک استراتژی موفق مهاجرت در سراسر اروپا از هر دو استفاده می کند.
سازش بدون بحران
حتی این رویکرد ممکن است دست و پا کند. آخرین بحران هنوز بحث را مسموم می کند ، حتی اگر اکنون اوضاع فرق کرده است. بین سال های 2015 و 2016 ، 1.4 متر از مرز پرید. اکنون فقط حدود 140،000 نفر هر ساله به روشی “نامنظم” می رسند. سرهای آرامتر باید غالب شوند. به هر حال ، یلوا یوهانسون ، كمیسر امور داخلی ، كه بر اصلاحات نظارت می كند ، خاطرنشان كرد: حدود 2.5 میلیون نفر به این مکان نقل مکان می کنند اتحادیه اروپا هر ساله ، در حالی که 1 میلیون مرخصی دارید – فقط بلیط یک بلوک سالخورده و علاقه مند به هزینه های رفاهی است. خانم یوهانسون می گوید: “کم رنگ کردن” وضعیت هدف اصلی کمیسیون است. اما وقتی صحبت از پناهندگان می شود ، اتحادیه اروپا رهبران به سرعت ملکه درام می شوند.
حل و فصل اختلافات بر سر پول یا سیاست های صنعتی نسبتاً ساده است. پول نقد را می توان در صفحه گسترده جابجا کرد. اختیار قانونی برای صنایع عزیز قابل حل و فصل است. در مورد مهاجرت چنین اصلاحات ساده ای وجود ندارد. پذیرش پناهندگان یک تعهد ده ساله است که مستلزم رضایت سیاسی است. ادغام به سختی انجام می شود ، حتی وقتی یک دولت مایل باشد ، اگر مردم را به میزبان خود تحریک می کنند ، مهم نیست.
اگر در زمان آرامش نسبی معامله امکان پذیر نباشد ، انتظار برای بحران تنها گزینه می شود. اگرچه این یک راه حل قدیمی فریبکارانه برای بن بست اروپا بود ، تابستان امسال رویکرد مشابهی در مورد مسائل اقتصادی کارساز بود. اتحادیه اروپا رهبران با صدور بدهی متقابل برای اولین بار جهش سیاسی کردند. مشکل این است که اتحادیه اروپا مجبور شد برای رسیدن به آنجا ، از بدترین رکود اقتصادی خود رنج ببرد. یک بحران به اندازه کافی بزرگ ممکن است در امر پناهندگی نیز کاری مشابه انجام دهد و فضای سیاسی را برای سازش ایجاد کند. اما دستیابی به موفقیت تنها با قیمت بسیار ناخوشایند انجام خواهد شد. ■
این مقاله در بخش چاپ اروپا با عنوان “سازش در مورد پناهندگی اروپا” منتشر شد