منRELAND و لیتوانی اشتراکات زیادی دارد. هر دو کوچک ، کاتولیک ، یوروفیل هستند ، از یک رابطه مشکوک با همسایه بزرگتر لذت می برند و غذاهای سنگینی روی سیب زمینی دارند. وقتی صحبت از حقوق همجنسگرایان شد ، هر دو دیرتر آن را ترک کردند. اقدامات همجنسگرایانه فقط در سال 1993 در هر دو کشور جرم زدایی شد. اما از آن زمان ، اوضاع متفاوت شده است. در فاصله یک نسل ، ایرلند از در نظر گرفتن همجنس گرایی به عنوان یک جرم به مجاز بودن ازدواج همجنسگرایان و انتخاب یک taoiseach همجنسگرایان با کمی سر و صدا تبدیل شد. زندگی برای لیتوانیایی های همجنسگرا کمتر خوش بوده است. قوانینی که “تبلیغات” همجنسگرایان را ممنوع می کند هنوز در کتب موجود است. مشارکت مدنی ، چه رسد به ازدواج همجنسگرایان ، یک آرزو مهم است. صرف زندگی بدون ترس می تواند یک پیشرفت باشد: 84٪ از LGBT مردم در لیتوانی در آشکار کردن هویت خود راحت نیستند.
جایی که روزی پرده آهنی اروپا را شکافت ، اکنون پرده رنگین کمان این قاره را تقسیم کرده است. در اروپای غربی ، افراد همجنسگرا از کیفیت زندگی بهتر از هرجای کره زمین برخوردار هستند. آنها در ازدواج و فرزندخواندگی آزاد هستند و در همه زمینه های زندگی از تبعیض در امان هستند. اوضاع در شرق اروپا چندان خوب نیست. در هفت اتحادیه اروپا کمتر از نیمی از مردم موافقت می کنند که همجنسگرایان باید از حقوق یکسان برخوردار باشند ، از جمله لهستان ، مجارستان و رومانی. مشارکت مدنی در شش فرصت ارائه نمی شود اتحادیه اروپا کشورها ، همه در اروپای مرکزی و شرقی. لهستان “LGBT“مناطق آزاد” ، یک حیله حقوقی بی معنی با تأثیر عملی اعلام فصل باز برای همجنس بازان است. در همین حال ، مجارستان در حال کار بر روی قانونی است که زوج های همجنسگرا را از فرزندخواندگی منع می کند. برای افراد همجنسگرا در پشت پرده رنگین کمان — که حدود یک چهارم آن را پوشش می دهد اتحادیه اروپاجمعیت – زندگی می تواند ناخوشایند باشد.
برای قاره ای که به حقوق همجنسگرایان افتخار می کند ، شکاف بین غرب و شرق یک زخم است. از این گذشته ، حقوق همجنسگرایان اهمیت زیادی در زندگی اروپایی دارند. دانمارک اولین کشوری بود که امکان مشارکت مدنی را فراهم کرد و هلند اولین کشوری بود که ازدواج همجنسگرایان را در سال 2001 برقرار کرد ، در همان سالی که به زوج های همجنس اجازه ازدواج داد. در بروکسل ، حقوق همجنسگرایان حوزه ای از تنوع است اتحادیه اروپا مقامات راحت در مورد صحبت کردن هنگامی که نژاد بالا می رود مقامات از شر خود دور می شوند ، و یادآور کمبود تقریباً بی عیب و نقص چهره های غیر سفید پوست در داخل هستند اتحادیه اروپا مسسات با این وجود تعداد زیادی همجنسگرایان در راهروهای قدرت وجود دارند. مسابقه آواز یوروویژن ، یکی از معدود رویدادهای بین قاره ای ، یک جشنواره اردوگاه است. (اگرچه برای همه مناسب نیست: سالی که کنچیتا وورست ، یک عمل درگ اتریشی ، پیروز این مسابقات شد ، لهستان وارد اقدامی کاملاً ناهماهنگ شد که زنان شیطانی با اغواگری کره کره را داغ می کردند.)
بهبود حقوق برای همجنسگرایان یک شرط اساسی عضویت در زمان وجود بود اتحادیه اروپا از سال 2004 به سمت شرق گسترش یافت. به عنوان مثال ، رومانی مجبور شد قانون خود را علیه همجنس گرایی لغو کند قبل از اینکه اجازه ورود به آن در سال 2007 را داشته باشد. با احتمال اتحادیه اروپا عضویت در طبقه سیاسی به چشم می خورد ، شکایات به اسقف های کلیسای ارتدکس رومانی محدود می شد. (نمونه نقل قول: “ما می خواهیم وارد اروپا شویم ، نه سدوم و گومورا.”). هرچند که آنها در این باشگاه حضور داشتند ، این اهرم از بین رفت و عقبگرد شروع شد. هنگامی که قانون و عدالت ، حزب محافظه کار راست گرای راست از لهستان ، برای اولین بار در سال 2005 به قدرت رسید ، یکی از اقدامات فوری آن سلب مسئولیت بخش دولتی بود LGBT سیاست های. اوضاع به حدی بد بود که رابرت بیدرون ، لهستانی نماینده مجلس و یکی از معدود برجسته های کشور است LGBT اعداد و ارقام ، می گوید که او یادگیری سوئدی را در صورت مجبور شدن به فرار شروع کرده است. همانطور که دولتها در لهستان و مجارستان استقلال قضایی و رسانه های آزاد را زیر پا گذاشته اند ، حقوق همجنسگرایان را نیز سرکوب کرده اند. افراد همجنسگرا به طور کلی یکی دیگر از قربانیان اتحادیه اروپاناتوانی در حصول اطمینان از اینکه کشورها از ابتدا استانداردهایی را که به آنها اجازه ورود به این باشگاه را می دهد ، حفظ می کنند.
از آنجا که قانون خانواده عمدتاً به کشورهای عضو بستگی دارد ، قانون کمی وجود دارد اتحادیه اروپا اگر یک کشور عضو بخواهد از ازدواج لزبین یا فرزندخواندگی یک زوج همجنسگرا جلوگیری کند ، می تواند این کار را انجام دهد. جایی که بروکسل می تواند عضله شود ، زمانی است که حق حرکت آزاد با قوانین داخلی متعصبانه برخورد می کند. چه اتفاقی می افتد اگر یک زوج همجنسگرا و فرزندشان به کشوری منتقل شوند که چنین روابطی به رسمیت شناخته نمی شود؟ کمیسیون اروپا می خواهد این ناهمواری ها را صاف کند ، اطمینان حاصل کند که در صورت انتقال آنها به کشوری که فرزندخواندگی همجنسگرایان ممنوع است ، ارتباط بین کودکان و والدین همجنسگرای آنها قطع نمی شود. در حالی که تعداد کمی مستقیماً تحت تأثیر قرار می گیرند ، چنین حرکتی قدرت نمادین بالایی دارد. تعاریف گفتار نفرت آنلاین با استفاده از سو abuse رفتار همجنسگرایانه نیز گسترده خواهد شد. شهرهایی که معرفی کردند LGBTمناطق آزاد در لهستان داشته است اتحادیه اروپا وجوه قطع شده اما نکته اصلی این است اتحادیه اروپا می تواند پیشنهاد کند یک منبر است و رهبرانی را که از رفتار یکسان با شهروندان امتناع می ورزند ، چکش می زند.
پشت پرده نگاه کن
چنین ضربه ای به طبل برای حقوق همجنسگرایان توسط بروکسل با خطری همراه است. این مبارزه ای است که هر دو طرف می خواهند داشته باشند. به طور معمول ، پوپولیست ها هنگام هدف گرفتن از بروکسل به کاریکاتورها اعتماد می کنند. در این حالت نیاز کمتری وجود دارد. سیاستمداران پوپولیست ادعا می کنند که اتحادیه اروپا تمام تلاش خود را می کند تا کشورها را مجبور کند تا با همجنسگرایان رفتار بهتری داشته باشند. اتحادیه اروپا مقامات خوشبختانه خود را مقصر می دانند. یک شکایت مشترک این است که انتظار می رود در طی چند سال ، اروپای شرقی چندین دهه تغییر اجتماعی داشته باشد. (دانمارک رابطه جنسی همجنسگرایان را در سال 1933 قانونی کرد ، اما نزدیک به هشت دهه طول کشید تا ازدواج همجنسگرایان انجام شود.) تغییر می تواند به سرعت اتفاق بیفتد. ایرلند در کمتر از یک نسل از یک انقلاب اجتماعی برخوردار شد و مالت قوانینی را تصویب کرد که به آن کمک کرد تا به دوست ترین همجنسگرایان در کشور تبدیل شود. اتحادیه اروپا فقط در چند سال شکایات کمی در مورد سرعت تحول در اروپای مرکزی و شرقی در مورد استاندارد زندگی وجود دارد.
با اتحادیه اروپا در زیر موج دوم پرونده های covid-19 و در وسط بزرگترین رکود اقتصادی خود ، جنگ بر سر حقوق همجنسگرایان می تواند به راحتی از بین برود. نباید باشد اتحادیه اروپا بسیاری از تبلیغات “ارزشهای اروپایی” را انجام داده است. معمولاً این به معنای احترام به قانون است که ذاتاً اروپایی نیست. با این حال ، وقتی صحبت از حقوق همجنسگرایان می شود ، اروپا واقعاً یک پیشگام بوده است. تا زمانی که یک فرد همجنسگرا در ویلنیوس یا بوداپست از حقوق مشابه حقوق دوبلین یا مادرید برخوردار نباشد ، ارزشهای اروپایی اصلاً چنین چیزی نیستند. ■
این مقاله در بخش چاپ اروپا با عنوان “پرده رنگین کمان” چاپ شد