تیوای جوان مردان ، آندریاس پالملوف و جولیان کرون ، در یک میله نشسته اند و حکایت هایی را درباره بومی خود سوئد عوض می کنند. سیستم رفاهی آنقدر شل است که یک مهاجر هنگام خدمت به عنوان وزیر دفاع عراق از مزایایی بهره مند می شود. یک مدرس به دلیل شکایت دانشجویان از عدم هنجار بودن درسی در مورد پدر بودن ، یک مدرس به حالت تعلیق درآمد. و 1 میلیون کرون (116000 دلار) پول نقد مودیان برای هنرهایی که نه برای چشم انسان بلکه برای پرندگان و سوسک ها ساخته شده بود ، جلب شد.
برخی از جزئیات مورد اختلاف است. سیاستمدار عراقی ، نجاح الشمری ، یک شهروند سوئدی ، ارتکاب کلاهبرداری در منافع را انکار می کند. اما داستانهایی از این دست توضیح می دهد که چرا آقای پالملوف و کرون از اعضای حزب دموکرات سوئد ، یک حزب ملی هستند. آنها معتقدند كه سوئد در معرض تهدید است: از مهاجرانی كه دولت رفاه را تخلیه می كنند ، از رادیكال هایی كه ارزش های سنتی را تضعیف می كنند و از مسسه ای كه اصوات عقل سلیم مانند خود را انگ می زند.
قصه گویی در سیاست مهم است. رای دهندگان یک نخ خوب را به راحتی از هر آماری به یاد می آورند. دموکرات های سوئد به یک موضوع ساده و احساسی می گویند: مهاجران غیر اروپایی سوئد را خراب می کنند و یک دولت چپ به آنها اجازه می دهد.
در سال 1988 ، هنگامی که این حزب تاسیس شد ، حزب به عنوان خزعب نئو نازی ها برکنار شد. اما از دهه 1990 نژادپرستان آشکار را پاکسازی کرده و چهره خود را پاک کرده است. در سال 2015 وقتی سوئد درهای خود را به روی پناهندگان گشود ، بیش از 160،000 نفر (1.6٪ از جمعیت) را كه بیشتر از مناطق با فرهنگ از راه دور مانند سوریه و افغانستان بودند ، به این کشور تحریک كرد. دولت هجوم را نادرست کنترل کرد و تازه واردان را با توزیع مالی دوش گرفت اما کار آنها را سخت کرد. (به عنوان مثال ، حداقل دستمزد در مغازه ها ، هتل ها و رستوران ها تقریباً 90٪ از دستمزد متوسط در این صنایع است و قیمت تازه واردانی را كه هنوز از شغل های سطح ابتدایی سوئدی را می آموزند ، قیمت گذاری می كند.) سیاست درهای باز به سرعت معكوس شد . اما مشاهده بسیاری از مسلمانان بیکار به پیام دموکرات های سوئد اعتبار می بخشد. در انتخابات سال 2018 ، این حزب 17.5 درصد آرا را به دست آورد. برای جلوگیری از قدرت ، احزاب جریان اصلی مجبور به تشکیل ائتلاف های ناپایدار بودند.
طغیان خشونت بین باندهای قومی (نگاه کنید به مقاله) به دموکراتهای سوئد رونق دیگری بخشیده است. ماتیاس کارلسون (در تصویر ، با جلیقه) ، می گوید: “جامعه اکثریت کنترل مناطق سوئد را از دست می دهد” نماینده مجلس و ایدئولوگ اصلی غیر رسمی حزب. او می خواهد پلیس بیشتری استخدام کند ، حقوق بهتری به آنها بدهد و به سرعت مجرمان خارجی را اخراج کند. وقتی یک افغان در سوئد مرتکب جرمی می شود ، وی می گوید ، “افراد حقوق بشر می گویند ما نمی توانیم امنیت او را در افغانستان تضمین کنیم ، بنابراین او را دوباره در خیابان ها بیرون می آورند.”
آقای كارلسون با اشاره به اینكه سوئد پناهندگان زیادی را از كشورهای جنسی گرفته پذیرفته است ، می گوید: “افزایش جنایات جنسی ثبت شده” تا حدود زیادی فرهنگی است. واقعیت پیچیده تر است. سوئد تعریف خود از تجاوز را در سال 2013 گسترش داد و آن را متفاوت از سایر کشورها شمرد. اگر زنی بگوید دوست پسرش روزانه به مدت یک سال به او تعرض کرده است ، سوئد 365 تخلف را ثبت می کند. ممكن است كشورهای دیگر فقط یكی را ضبط كنند. بنابراین ادعای رایج در وب سایت های راست-راست ، مبنی بر اینکه مهاجرت سوئد را به “پایتخت تجاوز جنسی در جهان” تبدیل کرده است ، بی معنی است.
هنوز هم ، میزان جرم و جنایت در میان پناهندگان نسبت به سوئدی های بومی متولد شده است ، بیشتر به این دلیل است که بسیاری از آنها بیکار هستند. احزاب دیگر از ترس اینکه نژادپرستانه به نظر برسند ، با زنجبیل به این موضوع نزدیک می شوند. دموکرات های سوئد چنین معامله ای ندارند. شعار آنها “ما می گوییم آنچه شما فکر می کنید” است.
این حزب برای بلند مدت برنامه ریزی می کند. رهبران آن یادداشت ها را با جمهوری خواهان آمریکایی مبادله می کنند. آقای کارلسون یک اتاق فکر ایجاد کرده است. آقای کرون یک فدراسیون سریع برای دانشجویان اداره می کند. وی می گوید ، بسیاری از آنها “از صحت سیاسی خسته شده اند” و به “خانه جدید” خارج از “دالان عقاید” دیدگاههای قابل قبول اجتماعی (یعنی چپ-لیبرال) احتیاج دارند.
در سطح ملی ، احزاب راست میانه در برابر وسوسه قطع توافق با دموکراتهای سوئد مقاومت کرده اند ، اگرچه این امر راهی سریع به قدرت آنها می دهد. اما تابو کمرنگ می شود. سیاستمداران محلی قبلاً دست به کار شده اند. دموکرات های سوئد از قدرت یا سهمی از آن در چندین شهر به ویژه در جنوب محافظه کار برخوردار هستند. برخی از رهبران محلی آنها کاملاً بی کفایت هستند. اما برخی دیگر مشتاقند نشان دهند که ترسناک نیستند و می توانند از عهده وظایف دولت برآیند.
ویترین حزب ، سلوزبورگ ، شهری 17 هزار نفری است. شهردار ، لوئیز اریکسون ، شریک سابق رهبر ملی حزب ، جیمی آکسون است. او محبوب ، طرفدار تجارت و بدون شرم پوپولیست است. او به خاطر استخدام محافظ امنیتی بیشتر ، ممنوع کردن التماس و ممنوعیت بازدید از خانه های سالمندان برای محافظت از افراد مسن در برابر covid-19 ، به خود می بالد. او طرفدار آزمایش مواد مخدر در مدارس و بازگشت به کشور برای مهاجران است “که از عضویت در آنها خودداری می کنند [Swedish] جامعه”. وی احزاب اصلی را به تضعیف “همبستگی خوب سوئدی قدیمی” متهم می کند. تصور می شود او آرزوهای ملی دارد.
خانم اریکسون به لطف معامله ای با حزب میانه رو میانه رو که رهبران ملی آن مخالف بودند به قدرت رسید. اما یکی از محلی ها ، به دلیل نان و کره ، امیلی پیلتامار جلوتر رفت. خانم پیلتهمار می گوید که او می خواست یک دولت چپ گرا را سرنگون کند ، مشاغل محلی را تقویت کند و گزینه های بیشتری در مراقبت از کودکان فراهم کند. با این حال او بعداً با خانم اریکسون درگیر شد ، که به گفته وی فقط چند دقیقه به مشاوران فرصت می دهد تا اسناد اصلی را قبل از تصمیم گیری درباره آنها بخوانند – چیزی که به گفته وی برای دموکراسی مضر است. (خانم اریکسون این موضوع را انکار می کند)
آقای کارلسون “بسیار خوش بینانه” است که دموکراتهای سوئد سهمی از قدرت ملی خود را به دست می آورند ، شاید پس از انتخابات در سال 2022. نیلز کارلسون (بدون ارتباط) از راتیو ، یک م instسسه تحقیقاتی ، پیش بینی می کند که راست میانه به یک عضو رسمی نمی پیوندد ائتلاف با آنها اما ممکن است یک ترتیب شل تر ، که به موجب آن دموکراتهای سوئد “در ازای امتیازات سیاست” به یک دولت راست میانه “رضایت” دهند. وی می افزاید: “این مرا بسیار می ترساند.”
در همین حال ، احزاب جریان اصلی سیاست های دموکرات های سوئد را در مورد تعطیلی پناهجویان جدید به کار گرفته اند. پیشنهاد ماتیاس کارلسون مبنی بر اینکه سوئد افغانها را به افغانستان باز نمی گرداند ، خبرهایی برای ژاکوب (نه نام اصلی او) است که سال گذشته اخراج شده بود. ادعای پناهندگی وی ضد آب به نظر می رسید: او به عنوان یتیمی 14 ساله و عضوی از اقلیت تحت آزار و شکنجه وارد سوئد شد. او پس از ناپدید شدن پدرش از افغانستان فرار کرده بود (و احتمالاً توسط طالبان کشته شد). او سخت درس خوانده ، سوئدی را یاد گرفته و از دردسر دور مانده است. او اکنون به کابل رفته و در کلاسهای ریاضی شرکت کرده است. دیروز وقتی من در مدرسه بودم ، یک موشک بیرون منفجر شد. و امروز دوباره سخت است. ” خانواده سوئدی که وی را هنگام حضور در سوئد ، وینبرگ ها ، پذیرفتند ، برای او یک کار دائمی در یک رستوران گیاهخوار مرسوم ، استکهلم پیدا کردند. از نظر تئوری ، وی باید ویزای کار بگیرد و اجازه بازگشت داشته باشد. اما هانس وینبرگ ، یک دانشگاهی ، می گوید که دولت همه تلاش خود را برای جلوگیری از پناهندگان انجام می دهد. او می گوید: “آب و هوا تغییر کرده است.” “این برای من سوئدی دردناک است.” اما بسیاری از سوئدی ها از آن استقبال می کنند. ■
این مقاله در بخش اروپا از چاپ چاپ تحت عنوان “در راه خود را در”