آ توخالی دهانه پرنور با گلهای وحشی نقطهای را نشان میدهد که مدرسه کوچک روستا در آن قرار داشت. دیگری، نانوایی سابق. امروز، در خط الراس بالای وردون در شرق فرانسه، شبدر و شبدر در نسیمی که زمانی ترکش، خون و گوشت زمین را زخمی کرده بود، می چرخید. پرستوها به این طرف و آن طرف می پرند. در طول نبرد Verdun در سال 1916، روستای Fleury-devant-Douaumont بیش از دوجین بار دست به دست شد، زیرا نیروهای فرانسوی و آلمانی یکدیگر را در یک جنگ فرسایشی بیرحمانه برای پیشروی در خط مقدم بمباران کردند. در پایان نبرد، یکی از خونینترین جنگهای جهانی اول، فرانسویها 163000 نفر و آلمانیها 143000 نفر را از دست دادند. خط مقدم به ندرت تکان خورد.
کشتار غیرقابل تصور، در مکان کوچکی که شهرت کمی داشت، به نشانه مبارزه وجودی علیه یک متجاوز امپریالیستی بود. در ذهن فرانسوی، وردن به معنای مقاومت و افتخار، فداکاری و وحدت است. در وردون در سال 1984، قبل از گورستان، فرانسوا میتران و هلموت کهل، رئیس جمهور وقت فرانسه و صدراعظم آلمان، دست در دست یکدیگر در حرکتی که نمادی از آشتی و صلح فرانسه و آلمان در اروپا شد، گرفتند.
اکنون، بیش از 1400 مایل به سمت شرق، مکان کوچک دیگری که شهرت کمی دارد، نماد یک مبارزه وجودی مدرن برای دفع یک مهاجم توسعه طلب است: باخموت. از آگوست 2022، روسیه تحت رهبری ولادیمیر پوتین، شهر اوکراین را کوبیده و دهها هزار مرد را به قتل رسانده تا سعی کنند این مکان را خیابان به خیابان تصرف کنند. خانه سابق 70000 نفر در بسیاری از نقاط با ویرانه تخریب شده است. وحشت دیروز در وردون – کثیفی سنگرها، گلوله باران های بی امان، سنگرهای کیسه های شن – امروز در باخموت است.
هر شباهتی بین وردون و باخموت البته نادقیق است. در سال 1916 میدان جنگ در خارج از شهر، در باغها و جنگلهای بالای وردون قرار داشت. باخموت یک نبرد شهری است که در میان بلوکهای ساختمانهای آپارتمانی و جادههای وسیع درگیر میشود. تعداد کشته شدگان باخموت که حدود 20000 تا 30000 نفر تخمین زده می شود، کسری از تعداد کشته شدگان در پایان نبرد وردون در 18 دسامبر است. 1916. در ده ماه نبرد، گلوله های 60 متری به زمین وردون اصابت کرد. کاپیتان آناتول کاستکس، افسر فرانسوی، نوشت: هنگامی که در ساعت 7:15 صبح روز 21 فوریه 1916 در ساعت 7:15 صبح روز 21 فوریه 1916 حمله توپخانهای آلمانی، روستاها و مزارع بالای وردون را با «سیل بیحساب گلولهها» تکان داد. لویی بارتاس، یک بشکه ساز از منطقه لانگودوک که به خدمت ارتش فرانسه اجباری شده است، خاطرنشان کرد: «هزاران جسد خرد شده و پودر شده… در مکان هایی که زمین آغشته به خون بود، انبوهی از مگس ها می چرخیدند و می پیچیدند». با وجود تمام تفاوتهای میان وردون و باخموت، سه امتیاز این دو نبرد را به هم پیوند میدهند.
یکی ماهیت خام و عضلانی جنگ درگیر است که برای پیشرفت های ناچیز نیازمند تلاش سرسام آوری است. تنها پنج روز طول کشید تا آلمانی ها قلعه دوومونت را که بزرگترین دفاعی است که از وردون محافظت می کند، تصرف کنند. با این حال چهار ماه طول کشید تا نیروهای آلمانی تا سه کیلومتری قلعه پیشروی کنند تا فلوری را بگیرند. تا به امروز، خاک اطراف وردون پر از مهمات منفجر نشده و بقایای حدود 80000 جسد است. نیکلاس بارت، مدیر یادبود وردون می گوید: «جنگل اینجا یک کفن است. فلوری و دیگر روستاهای مسطح شده در طول نبرد هرگز بازسازی نشدند.
با وجود تسلیحات دقیق امروزی، نبرد توپخانه در باخموت ابتدایی بوده است، منابع مهمات را فرسوده کرده و کارخانه ها را در موقعیت جنگ قرار داده است، درست مانند وردون. گلوله باران سربازان را مجبور به وارد کردن سنگرها یا زیرزمینی مانند آن زمان کرده است و بر ارزش کلنگ و بیل، پوشش و پنهان کاری تاکید می کند. نبرد برای باخموت در حال حاضر حتی بیشتر از جنگ وردون، طولانیترین جنگ جهانی اول، طول کشیده است. یوگنی پریگوژین که در زمان رهبری حمله به عنوان رئیس مزدوران واگنر روسیه، از گوشت تغذیه می کرد، گفت: میدان جنگ آن یک چرخ گوشت است.
نکته دوم، همانطور که آنتونی کینگ در دانشگاه وارویک اشاره میکند، این است که یک شهر کوچک با پیامدهای کمی میتواند ارزش استراتژیک داشته باشد اگر به مکانی تبدیل شود که نیروهای مخالف در آن نیروهای خود را متمرکز کنند. در ابتدا، روسیه قدرت تهاجمی را برای تصرف باخموت به امید تامین امنیت جاده های شهرهای اسلویانسک و کراماتورسک قرار داد. در سال 1916، اریش فون فالکنهاین، فرمانده نظامی آلمان، فکر کرد که میتواند به سرعت وردون را با توپخانه برتر بگیرد تا خطوط راهآهن را ایمن کند و تمرکز نیروهای فرانسوی را از سام منحرف کند. هر دو تلاش با مقاومت شدید روبرو شد. در وردون، مانند باخموت، هر یک از طرفین طرف دیگر را به انجام منابع نظامی گسترده برای جلوگیری از تلفات ناچیز ارضی کشاند و شهرهای بیاهمیت را به مکانهایی با اهمیت نظامی تبدیل کرد.
همه ساکت نیستن
مهمتر از همه، هر مکان دارای اهمیت نمادین است که بیشتر از ارزش استراتژیک اصلی آن است. در وردن، فرانسوی ها در شرایط بدی دستگیر شدند. تحت فرمان فیلیپ پتن، آنها مقاومت در اطراف چرخش نیروها ایجاد کردند، زمان سربازان را در جبهه محدود کردند و تلاش را از طریق جاده از بار-له-دوک تأمین کردند. «آنها نخواهند گذشت» به فریاد نبرد وردون تبدیل شد، فراخوانی سرکش برای حفظ شهر، درست همانطور که رئیس جمهور ولدیمیر زلنسکی باخموت را «قلعه ما» نامید. نیکلاس چوباک، مورخ یادبود وردون، میگوید: «آنچه باخموت با وردون مشترک است، مفهوم پرستیژ است. جنگ در وردون برنده یا باخت نشد. اما فرانسوی ها آن را به نمادی از قدرت تبدیل کردند که عقب نشینی را غیرقابل تصور می کرد.
تلاش نافرمانانه اوکراینی ها برای نگه داشتن باخموت در ماه مه زمانی که مزدوران روسی ادعا کردند شهر را تصرف کرده اند به عقب افتاد. با این حال، ارزش نمادین آن همچنان باقی است. روسیه تمام نیروی خود را به تصرف باخموت انداخت. با این حال، به پیروزی در جنگ خود علیه اوکراین نزدیکتر نیست. این نبرد انشعابات در نیروهای مسلح روسیه را آشکار کرده است. و اوکراینیها هنوز بخشهایی از شهر و همچنین حومه آن را در اختیار دارند. نیروهای روسیه در داخل آن آسیب پذیر هستند.
در بازگشت به وردون، تلاشهای شجاعانه اوکراینیها از نزدیک توسط کسانی دنبال میشود که خاطره وحشتهای سال 1916 را زنده نگه میدارند. بهعنوان نشانه احترام و همدلی، آنها میخواهند از آقای زلنسکی دعوت کنند تا در زمانی که زمانش فرا رسید، از او بازدید کند. درست. ■
بیشتر بخوانید از شارلمانی، مقاله نویس ما در مورد سیاست اروپا:
اروپا تحریم گاز پوتین را لغو کرد (25 مه)
با اروپاییهای چپگرا که میخواهند اقتصاد را کوچک کنند آشنا شوید (18 مه)
اتریش که زمانی بهترین دوست روسیه در غرب بود، با مشکل مواجه است (11 مه)
همچنین: چگونه ستون شارلمانی نام خود را گرفت