دبلیوeapons می آیند در همه شکل ها و اندازه ها، از جاولین هایی که تانک های روسی را منفجر می کنند تا تانک های روسی افآس های اوکراینی -16s ممکن است به زودی پرواز کنند. در حالی که سال گذشته تهاجم او به اوکراین به بن بست رسید، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، به سلاحی دست یافت که کمتر کسی تصور می کرد جرأت استفاده از آن را داشته باشد: کاهش تحویل گاز از میادین عظیم گاز روسیه به مشتریان اصلی آن در اروپا. مخصوصاً برای آلمان و سایر کشورهایی که مواد را مستقیماً به خانهها و کارخانههای خود منتقل کرده بودند، عواقب وخیم را پیشبینی میکردند – سقوط دو رقمی را در نظر بگیرید. تولید ناخالص ملیبیکاری فزاینده، نه به ذکر انجماد خانوارها. با این حال، سلاح کشتار جمعی اقتصادی آقای پوتین یک احمقانه معلوم شده است. بحران تمام شده است و آسیب بسیار کمتری از آنچه انتظار می رفت از آن وارد شد. هنگامی که آنها نفس راحتی کشیدند، سیاست گذاران باید در مورد چالش ژئوپلیتیک بعدی خود به این موضوع فکر کنند: چگونه تجارت قاره با چین را “ریسک زدایی” کنند. اگر ابر سلاح پوتین خاموش شود، اروپا چقدر باید برای رهایی از وابستگی به چین برای واردات همه چیز از خاک های کمیاب گرفته تا تلفن همراه بپردازد؟
در نگاهی به گذشته، وابستگی ایجاد شده توسط سیاست گذاران دمدمی مزاج و تجارت های کوته فکر به گاز روسیه بی پروا بود: گاز یک چهارم مصرف انرژی در اروپا را تشکیل می داد و روسیه یک سوم آن را تشکیل می داد. با این حال، تأثیر بستن شیر آب توسط کرملین (نه به طور کامل، زیرا برخی از گازهای روسیه هنوز از طریق ترکیه و اوکراین از همه نقاط به غرب منتقل میشود) از «گاستاستروفی» که برخی از آن میترسند بسیار کمتر بود. قیمت گاز طبیعی در اروپا از بیش از 300 یورو (324 دلار) در هر مگاوات ساعت تابستان گذشته به 30 یورو در روزهای اخیر کاهش یافته است. این مقدار زیاد است، اما در محدوده تاریخی عادی قرار دارد. حتی اگر پس از بازگرداندن ترموستات ها در زمستان، قیمت ها جهش کنند، تعداد کمی از آنها انتظار دارند که به شدت افزایش پیدا کنند.
چگونه اروپا از تمام شدن گاز به این فکر می کند که این مواد را کجا ذخیره می کند؟ بنجامین مول، گئورگ زاخمان و موریتز شولاریک، سه اقتصاددان، اخیراً دیدگاههای تبهکاران را با واقعیت در آلمان مقایسه کردند. بزرگ ترین اقتصاد اروپا به دور از سقوط به ورطه، تنها از خفیف ترین رکودهای فنی رنج می برد. برخی این را به شانس می گویند، به ویژه زمستان معتدل در بسیاری از اروپا که تقاضا برای گرمایش را کاهش می دهد. در واقع، اقتصاددانان دریافتند که آب و هوا مطابق با سال های اخیر بوده است. در غیر این صورت، عوامل دیگری بر اثر گم شدن گاز روسیه افزوده است. برای مثال مشخص شد که نیروگاه های هسته ای فرانسه در بدترین زمان ممکن به تعمیر و نگهداری غیرمنتظره نیاز دارند.
در عوض، میلیونها شرکت و مردم در اروپا قهرمانان ناخواسته انجام کار شدهاند. آقای مول، استاد دانشکده اقتصاد لندن، می گوید: «اقتصادهای بازار توانایی فوق العاده ای برای انطباق با شرایط در حال تغییر دارند. حداقل در کشورهایی که سیاستمداران برای آرام کردن رای دهندگان، قیمت انرژی را محدود نکردند، خانوارها گرمایش را رد کردند. کارخانه هایی که زمانی به گاز وابسته بودند راه هایی را برای تغییر به سوخت های دیگر پیدا کردند. پرقدرتترین بخشهای صنعت، مانند آنهایی که کاغذ، سیمان، آلومینیوم و برخی مواد شیمیایی تولید میکردند، گاهی تعطیل میشدند. در عوض، آن محصولات وارد شدند: به طور موثر، راهی جایگزین برای آوردن انرژی به سواحل اروپا.
عرضه انرژی نیز سازگار شد. گاز لوله کشی جدیدی از نروژ، الجزایر یا آذربایجان پیدا شد. با توجه به قیمت های بسیار بالا، کشتی های مملو از گاز طبیعی مایع (LNGگمان میرفت که نصب یک تأسیسات جدید برای تخلیه چنین قایقهایی به سالها نیاز دارد، با این حال آلمان آن را در ده ماه به پایان رساند. نیروگاههای زغالسنگ احیا شدند و انرژیهای تجدیدپذیر نصب شدند. کشورهای دور و دراز نیز به محور انرژی اروپا کمک کردند. مثلاً برای یک کارخانه در اسپانیا کار بدون گاز ممکن است دشوار باشد. اما یک ابزار مفید در ویتنام یا چین (جایی که تقاضا به دلیل قرنطینه کووید-19 خاموش شد) ممکن است گزینه های بیشتری داشته باشد و محموله های آن از LNG می تواند به اروپا منحرف شود. تأثیرات آن میتواند وحشیانه باشد: پاکستان با کمبود برق مواجه شد، زیرا شرکتهای برق این کشور نتوانستند از اروپاییهای گرسنگی گاز پیشی بگیرند.
از نورد استریم تا بدون استریم
اروپا به زودی دوباره به گاز روسیه وابسته نخواهد شد – به ویژه به این دلیل که خط لوله نورد استریم که مقدار زیادی از آن را به ارمغان آورد توسط یک طرف ناشناس در ماه سپتامبر منفجر شد. اما این اپیزود سیاستمداران را به این فکر انداخت که کدام قدرت های شرور دیگر ممکن است روزی آنها را به باج بدهند. اروپا با تحریک آمریکا تا حد زیادی میخواهد اطمینان حاصل کند که به چین وابسته نیست. اگر تسلیحات گازی روسیه با وابستگی مشابهی به پنل های خورشیدی چینی جایگزین شود، خنثی کردن آن چه فایده ای دارد؟
یکی از مکانیسم های مقابله ای جایگزینی واردات با کالاهای ساخت اروپا است. این ایده که در میان شکاکان تجاری در فرانسه محبوبیت داشت، در طول همهگیری، زمانی که اتحادیه اروپا کمبود ماسک و پاراستامول داشت. به رای دهندگان قول داده شد که تولید “دوباره” خواهد شد. بنابراین کارخانه های تولید ماسک در فرانسه پدید آمدند (اکنون گرد و غبار جمع می شوند). یک گیاه پاراستامول با حمایت میلیون ها کمک دولتی در راه است. غول گاز روسیه فهرست محصولاتی را افزایش داده است که کارشناسان معتقدند اروپا باید در داخل خود تولید کند. اهدافی به سبک شوروی برای بخش های مختلف تعیین شده است. هنگفتی که برای کارخانههای ریزتراشه و باتری وجود دارد را میتوان در میلیاردها حساب کرد.
رویکرد دیگر این است که به خرید از خارج ادامه دهید، اما تنوع ایجاد کنید. کسبوکارهایی که به تامینکنندگان یک کشور، اغلب چینیها میروند، میتوانند به سواحل جدید سوق داده شوند. تحت انگیزه نیروهای لیبرال تر (یعنی کمتر فرانسوی) در بروکسل، این موضوع مطرح می شود: برای مثال، مناقصه های عمومی برای پروژه های انرژی های تجدیدپذیر، جریمه خواهند شد اگر محصولات از کشوری تهیه شود که بیش از 65 درصد از منابع را تامین می کند. اتحادیه اروپا بازار. این امر شرکت ها را وادار می کند تا فراتر از کارخانه های معمول چینی نگاه کنند. از آنجا که اثر تدریجی است و نیروهای بازار را مهار می کند، هزینه بسیار کمتری خواهد داشت.
تحریم گاز روسیه که شکست خورد، یادآوری مفیدی است که اقتصادها بیشتر از آن چیزی که سیاستمداران فکر می کنند سازگار هستند. اما از رکود اقتصادی تا حدودی به دلیل مشکلات گران قیمت دولت جلوگیری شد. دلیل بیشتری برای آموختن درس های درست است. ارزش این را دارد که فکر کنید چیزهای شما از کجا می آیند. اما برخی از راههای ریسکزدایی هوشمندانهتر از دیگران هستند. ■
بیشتر بخوانید از شارلمانی، مقاله نویس ما در مورد سیاست اروپا:
با اروپاییهای چپگرا که میخواهند اقتصاد را کوچک کنند آشنا شوید (18 مه)
اتریش که زمانی بهترین دوست روسیه در غرب بود، با مشکل مواجه است (11 مه)
امانوئل ماکرون امیدوار است در 100 روز (4 مه) خود را دوباره اختراع کند.
همچنین: چگونه ستون شارلمانی نام خود را گرفت