یک سال بعد، وعده اولاف شولز برای دگرگونی تنها تا حدی عملی شد

جیسه چند روز پس از اینکه روسیه “عملیات نظامی ویژه” خود را برای تصرف اوکراین آغاز کرد، اولاف شولز، صدراعظم تازه منتخب آلمان، لحظه ای از تغییر دورانی را اعلام کرد. اصطلاحی که او در سخنرانی خود در مجلس در 7 بهمن سال گذشته به کار برد، این بود Zeitenwende، یک “چرخش در زمان”. آخرین چنین تغییری که آلمانی ها آن را به سادگی می شناسند بمیر ونده، جنبش 1989-1990 بود که آلمان شرقی کمونیستی را با غرب سرمایه داری دوباره متحد کرد.

به این داستان گوش کن
از صدا و پادکست بیشتر لذت ببرید iOS یا اندروید.

مرورگر شما پشتیبانی نمی کند

شنوندگان در آلمان و خارج از کشور، به‌ویژه آنهایی که مدت‌هاست برای آن درخواست کرده‌اند اتحادیه اروپابزرگ‌ترین و ثروتمندترین ایالت که امنیت خود را جدی‌تر می‌گیرد، تشویق کرد. نه تنها سوسیال دموکرات خشن، که حزبش از دهه 1970 به صلح کردن روسیه موعظه می کرد، تجاوزات آن را محکوم کرد و از اوکراین حمایت کامل کرد. آقای شولز متعهد شد ۱۰۰ میلیارد یورو (۱۰۷ میلیارد دلار) اضافی (دوبرابر بودجه دفاعی سالانه) برای تقویت دفاع آلمان و همچنین افزایش هزینه‌های نظامی آتی به بالاتر از هدف ۲ درصدی از آلمان اختصاص دهد. تولید ناخالص ملی که ناتو اعضا از سال 2006 قول داده اند، اما اکثرا نتوانسته اند ادامه دهند. او همچنین قول داد به وابستگی به انرژی روسیه پایان دهد.

یک سال بعد، آقای شولز کجاست Zeitenwende رفتن؟ پاسخ آسان این است که در حالی که دولت او به برخی وعده‌ها، از جمله کمک سخاوتمندانه به اوکراین و تقویت استقلال انرژی آلمان، عمل کرده است، ائتلاف سه حزبی آقای شولز اغلب بی‌ثبات حرکت می‌کند. سخت‌ترین وعده‌اش، بازنگری ارتش زنگ‌زده و نادیده گرفته شده آلمان، به‌شدت شکست خورده است. هاینریش براوس، سپهبد سابق و ارشد، می‌گوید: «از نظر من، ما یک سال را از دست داده‌ایم زیرا تقریباً هیچ کاری انجام نشده است. ناتو رسمی

پاسخ پیچیده تر این است که با توجه به جغرافیای فشرده آلمان، تاریخ پربار و سیاست پیچیده آلمان، روند تغییر مسیر لزوماً ناشیانه است. با این حال اگرچه این ونده ممکن است بیشتر مصرف کند Zeit بیش از آنچه که بسیاری دوست دارند، نشانه هایی وجود دارد که تغییرات گسترده ای در حال وقوع است. از دولت خواسته شد در مجموع خود امتیاز بگیرد Zeitenwende آقای براوس در ابتدا سه یا چهار جایزه ناچیز را در مقیاس ده به دست آورد. اما با توجه به مقیاس کمک آلمان به اوکراین، انتقال انرژی آن، تغییر دریا در نگرش عمومی نسبت به امنیت و مسیر کنونی دولت، او امتیاز را به 5 رساند. او از انتصاب دیرهنگام بوریس پیستوریوس به عنوان وزیر دفاع در ژانویه خوشحال است. مرد متناسب با وظیفه است و به وضوح درگیر است، ژنرال سابق را مشتاق می کند. حداقل در دفاع، من این احساس را دارم Zeitenwende اکنون در شرف شروع است.»

چرخاندن یک سوپرتانکر

هنگامی که انبوهی از مهمانان شیک در اواسط فوریه برای پنجاه و نهمین کنفرانس امنیتی مونیخ وارد هتل مجلل Bayerischer Hof شدند، میزبانان آلمانی آنها اعتماد و رضایت خود را نشان دادند. آقای شولز می تواند دستاوردهای زیادی را برای تماشاگران سالن رقص ثبت کند. اوکراین همچنان آزاد است ناتو اتحاد قوی کمک آلمان به اوکراین، که با پذیرش بیش از یک میلیون پناهنده آغاز شد، حیاتی بوده است: تعهد 13.3 میلیارد یورویی آن به صورت ترکیبی از کمک های مالی و نظامی، پس از آمریکا در رتبه دوم قرار دارد. صدراعظم پس از تصویب در 25 ژانویه با عرضه تانک‌های لئوپارد ساخت آلمان به اوکراین، حتی می‌توانست به کشورهایی که ماه‌ها او را به کشیدن پا متهم می‌کردند، حمله کند، اما اکنون در تحویل تانک‌های خود ناکام بودند.

در حقیقت، قراضه پلنگ ها برای هیچ یک از متحدان اوکراین شکوه و عظمت کمی به ارمغان آورد. موفقیت بسیار واضح‌تر برای آلمان، جدا شدن این کشور از وابستگی انرژی به روسیه است. این در واقع تیز است U-دور زدن. زمانی که روسیه در اواسط تابستان سال گذشته عرضه گاز خود را قطع کرد، بحث فقط در مورد رکود اقتصادی نبود، بلکه در مورد مدل اقتصادی محکوم به فنا آلمان بود. در عوض، با کمک یک زمستان معتدل و افزایش موقت زغال‌سوز، مصرف گاز تا 20 درصد کاهش یافت، حتی زمانی که دولت برای تامین منابع جایگزین تلاش کرد و با سرعت بی‌سابقه پایانه‌های متعددی را برای تخلیه گاز طبیعی مایع ایجاد کرد. با کاهش قیمت‌های انرژی، ترس از رکود اقتصادی به پیش‌بینی کاهش خفیف قبل از بازگشت به حالت عادی در بهار تبدیل شد.

موفقیتی که کمیت آن آسان نیست، هدایت ماهرانه آقای شولز در سیاست های خطرناک است. صدراعظم کم حرف ارتباط خوبی ندارد. در میان نظر سازان، بسیاری از تمایل او به اجماع سازی بر روی اقدام جسورانه ابراز نگرانی می کنند. با این حال، چه شما آن را تندخو و چه ساده سرسخت بنامید، به نظر می رسد که صبر آقای شولز نظر را به جایی می کشد که او به آن نیاز دارد. تا Zeitenwende سخنرانی تعداد کمی از آلمانی ها با شکستن ممنوعیت ناگفته ارسال سلاح به مناطق جنگی موافقت می کردند. صدراعظم با اجازه دادن به چنین مفاهیمی به جای تحمیل سرعت، افکار عمومی خود را حفظ کرده است. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که تصمیم آهسته او در مورد تانک‌ها با تغییر دیدگاه‌های سخت مطابقت دارد و مجال کمی برای مخالفت با سیاست کلی او در مورد جنگ باقی می‌گذارد. اگرچه متحدان خشمگین در شرق آلمان، جایی که شور و شوق علیه روسیه در بالاترین حد است، به برخی در غرب که همچنان نگران تشدید درگیری هستند، اطمینان داد.

تأخیر در تحول نظامی خود آلمان را نمی توان به این راحتی توجیه کرد. در پایان جنگ سرد، هیچ کشوری با این همه شور و شوق از “سود سهام صلح” استقبال نکرد. بوندسوهر از بزرگترین نیروی زمینی اروپا به یک سایه تبدیل شده است. در سال 1990 بیش از 5000 تانک جنگی اصلی را به میدان فرستاد. امروز دارای 321 عدد است. طبق برخی برآوردها ذخیره مهمات آن در یک جنگ واقعی فقط دو روز دوام می آورد. بازگرداندن سطوح کافی می تواند 20 میلیارد یورو هزینه داشته باشد. در ماه دسامبر، بازرس دفاعی بوندستاگ فاش کرد که ارتش بیش از 20000 پست خالی دارد. او پیشنهاد کرده است که افزایش آن و پر کردن آن نه 100 میلیارد یورو، بلکه سه برابر آن هزینه خواهد داشت.

قبل از انتصاب آقای پیستوریوس سرسخت و توانا، به نظر می‌رسید که آقای شولز مانند اسلاف خود نسبت به دفاع حساس بود. در طول چانه‌زنی بر سر تانک‌ها، تیم او حتی در شروع برنامه‌ریزی شکست خورد، به این معنی که اکنون تاخیرهای بیشتری قبل از استقرار لئوپاردها وجود دارد. با وجود تکان دادن کیف پول، هزینه های دفاعی در سال گذشته تغییری نکرد و امسال بودجه آن به سختی بیشتر است. اما آقای پیستوریوس در حال شروع مسابقه ای است. او در حال حاضر 10 میلیارد یورو اضافی برای دفاع می خواهد و 2 درصد از آن را می خواهد تولید ناخالص ملی به جای یک هدف، حداقلی باشد که باید خرج شود. وزیر دفاع جدید با شکستن شعار دقیق آقای شولز مبنی بر اینکه آلمان “آنچه را که لازم باشد” برای حمایت از اوکراین انجام خواهد داد، به صراحت می گوید که اوکراین باید پیروز شود. این صدا شبیه یک است Zeitenwende. اما آقای پیستوریوس صدراعظم نیست.